ناسزاگویی و نافرهیختگی | بازتاب امروز
بهروز مرادی، جامعهشناس، در کانال تلگرامی خود نوشت: «امروز رفته بودم جلسهی اولیاء مدرسه. معلم پسر دبستانیام زبان به شکوه گشود که شاید مهمترین مشکلش با شاگردانش این باشد که بیشتر آنها فحش میدهند؛ فحشهای بد و زشت و متنوع.
او میگفت که علیرغم تجربهی سالیان طولانی تدریس در مدارس مختلف، به طور مکرر فحشهای جدید از بچهها میشنود و اخیراً “فحشهای انگشتی” را شنیده است با توضیحات بسیار، درحالیکه خانم معلم مربوطه، شناختی از این نوع فحش نداشته است.
مدیر مدرسه نیز گفت که گاه فحشهایی از شاگردان دبستانیاش میشنود که بر سر جایش میخکوب میشود.
با خود میگویم وقتی که بسیاری از دانشجویانِ معترض و بازنشستهها و معلمان مدارس و کارگران مطالبهگر و افراد عادی جامعه در خیابان، اعتراض به وضع موجود را با فحشگویی فاشگویانه ابراز میدارند و بسیاری از مدرکدارانِ دانشگاهی نیز به آنان حق میدهند که نسبت به مسئولان فاسد چارهای جز ناسزاگویی وجود ندارد و حتی فحشدادن را امری مقدس میشمرند.
وقتی که تاریخ ما نیز همواره پر از ناسزاگوییِ اقشار مختلف اجتماعی علیه هم بوده و پادشاهان و مسئولان مملکتی چه دیروز و چه امروز به مخالفانِ خود فحش میدادهاند و مردم نیز همواره به حاکمان فحش و لعن و نفرین نثار میکردهاند و بسیاری از پدرومادرهای این نسل نیز گوی سبقت را از اسلاف خویش ربوده و بعضی وقتها چنان خُلق پرنوسانی دارند که گاه بچهها را با حُبّ مینوازند و گاه با بغض فضای خانه و خیابان را آنچنان از فحش آنهم از نوع رکیک آن اشباع میکنند که گوشهای مؤقر و پاکیزه در خانه و خیابان فاقد امنیت میشوند.
در اینصورت این کودکان از کجا و توسط چه کسانی قرار است قبیحبودنِ فحشگویی را دریابند و در مسیر فرهیختگی و دوری از رذیلت و کسب فضیلت، زبان خود را مهار کنند و پاکیزه و زیبا و گوشنواز سخن بگویند؟
وقتی که جامعه در بحران نافرهیختگی و بیاخلاقی و هرجومرج نفسانی قرار داشته باشد و حتی در بسیاری از اماکن دینی بهجای موعظه، ناسزا تولید و منتشر میشود، در اینصورت کدام مرجع اجتماعی به این کودکان پاکی زبان را تعلیم خواهد داد؟»
انتهای پیام