» اجتماعی » چرا عشق ابدی تماشاکننده‌ی میلیونی دارد؟ | بازتاب امروز
چرا عشق ابدی تماشاکننده‌ی میلیونی دارد؟ | بازتاب امروز
اجتماعی

چرا عشق ابدی تماشاکننده‌ی میلیونی دارد؟ | بازتاب امروز

۱۴۰۴-۰۲-۲۷ 3018

سجاد نجفی، فیلمنامه‌نویس، در شبکه‌ی اجتماعی ایکس نوشت:

رئالیتی شو عشق ابدی در هر قسمت بین ۱ تا ۳ ملیون ویو (تماشا کننده) دارد. به نظرم این میزان تماشا شدن چند نکته قابل تامل دارد.

۱. این برنامه ها بر اساس ایده آزمایش اجتماعی (social experiment) ساخته میشوند. در آزمایش اجتماعی یک رفتار اجتماعی در محیطی آزمایشگاهی اما ایزوله مورد بررسی قرار میگیرد تا واکنشهای روانی انسانی به صورت علمی ثبت و ضبط گردد. عمده رئالیتی شوهای این آزمایش اجتماعی بخاطر تعلیق داستانی و همچنین همذات پنداری مخاطب و ساده بودن خط داستان، معمولا پر مخاطب هستند

۲. سخیف بودن، گاه زننده بودن و گاه خارج از حیای عرفی جامعه بودن دیالوگ و رفتار شرکت کنندگان معمولا به سبب آن است که کسانیکه خود را در این رئالیتی شوها داوطلب میکنند از کف هرم مازلوی فرهنگی جامعه هستند. در کف این هرم فرهنگی اولین نیازهای غیرمادی بشر قراردارد، که عمدتا شامل نیازهای جنسی و جذب جنس مخالف، پیدا کردن پارتنر، تلف کردن وقت و در سطح نازلش تنازع بقا جنسی خلاصه میشود. کف هرم مازلو فرهنگی، در نوجوانی شکل میگیرد و در بزرگسالی هم نیاز به ارضا دارد. گیم بازی کردن، فوتبال دیدن، مافیا بازی کردن و … همه در امتداد ارضای همین نیازهای کف هرم مازلو است که از نوجوانی به پیری هم کشیده میشود.

۳. یکی از اشتباهات برنامه ریزان فرهنگی،‌ بی‌اهمیت دانستن سرگرمی سخیف در برنامه سازی است. برنامه هایی که صرفا برای وقت تلف کردن هستند اما طبعا با لحظه هایی که میسازند، هدایت حسی ایجاد میکنند. میان مایگی، لهو و لعب، چرت و پرت گفتن هم از نیازهای مهم بشری است که باید برای آن برنامه سازی کرد. نازل دانستن این نیاز و ایستادن در قله تحقیر علاقمندان به اتلاف وقت تنها به شکاف ایجاد شده بیشتر دامن میزند.

۴. مخاطب برنامه عشق ابدی معمولا در طبقه فرهنگی زیست میکند که سیاهی لشگر رویدادهای سیاسی است و از همین منظر تا زمان انتخابات‌ها و یا لشگرکشی های خیابانی، دیده نمیشوند و از  آنجا که عمدتا تهدید امنیتی هم به حساب نمی آید، اگر هم نگاهی به آنان میشود از منظر بالا به پایین و نصیحت و تغییر رفتار است. لمپن انگاری این طبقه سبب میشود که باب دیالوگ بسته و باب مونولوگ گشوده شود و به همین سبب برنامه مورد علاقه آنان ساخته نشود و حتی در صورت ساخت موفق به جذب آنان نیست.

۵. گمان من این است که وضعیت مالی جامعه ایرانی و ضعف آموزش و پرورش باعث گسترش این طبقه فرهنگی تا مرز توده قابل توجه خواهد شد و به زودی است که تریبون رسمی مانند تلویزیون هم مجبور به برنامه سازی برای آنان خواهد شد، البته تجربه میگوید سالها بعد از ورود پلتفرمها و به توصیه عقلای پشت پرده این اتفاق رخ میده. (نوشدارو بعد از مرگ سهراب)

۶. این طبقه فرهنگی، توده قابل دستکاری نیست، اما طبقه قابل گفت و گوست. بخش شگفت انگیز این طبقه آن است که من گمان میکنم فرهنگ فولک ایرانی را آنها در شبکه های زیرزمینی خود نگه داری و ترویج میکنند به همین سبب همیشه سبد مصرفی مورد علاقه سینماگران کمدی و تهیه کنندگان موسیقی های پاپ و شاد و جدید هستند.

انتهای پیام

به این نوشته امتیاز بدهید!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

×