«انتقال آب به طالقان قزوین را کانون ریزگردها میکند» | بازتاب امروز
سایت ولایت نیوز (قزوین) نوشت: «این روزها در شرایطی انتقال آب از سد طالقان به تهران مطرح است که بسیاری از صاحبنظران معتقد هستند راهکارهای دیگری هم وجود دارد که رفع تشنگی پایتخت به قیمت عطش دشت قزوین و نابودی این ظرفیت عظیم نباشد؛ چرا که با انتقال یک سوم دیگر از آب سد طالقان به تهران، دو سوم آب این سد با اولویت شرب در اختیار تهران قرار خواهد گرفت و تنها یک سوم باقیمانده با اولویت کشاورزی به قزوین خواهد رسید که این میزان آب در شرایط نرمال هم پاسخگوی نیاز دشت قزوین نیست و شاید با توجه به کاهش بارندگیها و خشکسالی موجود دیگر سهمی به قزوین نرسد.
به اذعان کارشناسان محیط زیست و حوزههای آب، انتقال حقابه آب طالقان به پایتخت نه تنها تصمیمی غیرتخصصی است در حد مُسکن هم نمیتواند پاسخگوی تامین آب تهران باشد، بلکه ایجاد فرونشست و فروچاله، از بین رفتن باغات و مزارع دشت سبز قزوین، کویری شدن دشت، ایجاد رکود اقتصادی برای کشاورزان، مهاجرت آنها، افزایش فقر و آسیبهای اجتماعی را به همراه خواهد داشت و در آینده ریزگردهای ناشی از این تصمیم غیرکارشناسانه بحران زیست محیطی و پایان دشت قزوین را رقم خواهد زد.
به گفته این کارشناسان، فرونشست زمین یعنی پایان زندگی؛ انتقال آب یعنی فاجعه! در شرایطی که کشور با بحران کمآبی دستوپنجه نرم میکند، انتقال آب بینحوضهای یک راهحل کوتاهمدت و مخرب است که تنها مشکلات را از جایی به جای دیگر منتقل میکند.
انتقال آب طالقان به تهران یعنی خشکاندن باغها، نابودی کشاورزی و مهاجرت اجباری! این رویکرد نه تنها معضل آب تهران را حل نخواهد کرد، بلکه نابودی منابع طبیعی استان قزوین را سرعت میبخشد و به بحرانهای اجتماعی، اقتصادی و محیط زیستی دامن میزند.
برای مقابله با این بحران اجتماعی، تشکلهای مردم نهاد پای کار آمدهاند و در کارزارهایی مخالفت جدی خود را با طرح انتقال آب از سد طالقان به تهران اعلام کردند و اجرای این طرح را بدون توجه به ظرفیتهای طبیعی منطقه و بدون در نظر گرفتن پیامدهای فاجعهبار آن بر استان قزوین دانستهاند؛ چرا که سد طالقان یکی از منابع حیاتی آب برای استان قزوین است و آب این سد برای تغذیه سفرههای زیرزمینی، تامین آب کشاورزی، حفظ باغها و مزارع، و پایداری محیط زیست قزوین حیاتی است و انتقال گسترده آب از این سد به تهران، بهطور مستقیم موجب کاهش آب ورودی به دشتهای قزوین، فرونشست زمین، خشک شدن قنوات، آسیب به محصولات کشاورزی و بیکاری هزاران کشاورز شود.
در این میان راهکارهای اصولی باید بر مدیریت مصرف آب، بازچرخانی آب، کاهش هدررفت شبکههای انتقال در تهران و آموزش مصرف بهینه متمرکز باشد؛ برداشتهای بیرویه از منابع دیگر استانها تنها معضلات دیگری برای آیندهای نه چندان دور ایجاد میکند.
نمایندگان کمیته مردمی آب استان قزوین، کمیته دفاع از حقوق عامه مرکز وکلای دادگستری استان قزوین، تعاونی آببران سد طالقان و تنی چند از کشاورزان دشت قزوین نیز در نشست خبری مشترک با اصحاب رسانه که در سالن اجتماعات بیمه معلم برگزار شد «آثار سوء انتقال حقابه استان قزوین از سد طالقان به استانهای همجوار» را تشریح کردند.
در این جلسه محمد داوران استاد دانشگاه و فعال محیط زیست، احمد مظفری مسئول فنی کمیته مردمی آب استان، امیر جمشیدی عضو تیم تخصصی کمیته مردمی آب استان و عطاءا… نوری رئیس کمیته مردمی آب استان دیدگاههای تخصصی، فنی و حقوقی خود را درباره این سیاست مطرح کردند و در ادامه به سوالات خبرنگاران پاسخ دادند.
انتقال حقابه آب طالقان به تهران ضریب امنیت و اشتغال قزوین را کاهش میدهد
در ابتدا محمد داوران استاد دانشگاه و فعال محیط زیست در سخنانی درباره پیامدهای ناشی از انتقال آب طالقان به تهران اظهار کرد: وقتی قزوین دچار کم آبی است و صحبت از مرحله دوم انتقال آب سد طالقان به تهران صورت میگیرد باید دید چه دلایلی در ابعاد جمعیتی و اقتصادی وجود دارد که در چنین شرایطی این تصمیم روی داده است.
او با اشاره به طرح آمایش سرزمین تصریح کرد: منظور از آمایش سرزمین نوعی شکلدهی فضایی به فعالیت، جمعیت و سرمایه با توجه به امکانات محیطی است تا برای مردم و شهروندان رفاه ایجاد شود و توسعه پایدار روی دهد؛ بنابراین وقتی به موضوع آب استان میپردازیم نمیتوان این مهم را تنها دید، بلکه سه استانی که در جنوب رشته کوه های البرز قرار دارند یعنی قزوین، البرز و تهران تا سمنان را باید در یک رابطه متقابل و پیچیده و در ابعاد مختلف در نظر گرفته شوند.
این فعال محیط زیست توضیح داد: در حال حاضر استان تهران با بیش از 14 میلیون نفر جمعیت، سهم آن از جمعیت کشور 16 و شش درصد با 13 هزار و 538 کیلومتر مربع مساحت است که نسبت به کل کشور هشت دهم از مساحت کشور را دارا است؛ تراکم جمعیت در «استان» تهران 984 کیلومتر مربع و در «شهر» تهران 6 هزار و 500 نفر در کیلومتر مربع است. سهم اشتغال بخشهای اقتصادی همچون: کشاورزی در استان تهران تنها یک درصد، صنعت 35 درصد و خدمات 63 درصد است. از نظر ارزش افزوده بخشها، کشاورزی در تهران تنها 9 درصد را به خود اختصاص میدهد.
به گفته این استاد دانشگاه، این آمار در حالی است که مصرف اساسی تهران در حوزه ارزش افزوده کشاورزی از طریق مصرف آب نیست و سهم اشتغال تهران در این بخش، تنها یک درصد است؛ در صورتی که در میانگین کشوری 9 درصد از سهم اشتغال به بخش کشاورزی اختصاص دارد.
داوران با اشاره به اینکه استان تهران 19 درصد از تعداد کل کارگاههای صنعتی کشور را به خود اختصاص داده است و 12 درصد از شاغلان صنعت کشور در استان تهران هستند؛ بیان میکند: این استان 19 ناحیه و شهرک صنعتی دارد و نکته جالب این است که 33درصد از واحدهای صنعتی در شهرستان تهران مستقر هستند؛ اما استان اصفهان تنها 12 درصد کارگاههای صنعتی کشور را دارد و اگر بخواهیم تمرکز فعالیت و نفوذ اشتغال کارگاههای صنعتی را در این استان بررسی کنیم میبینیم که سپردههای بانکی در تهران 42 درصد هستند و 14 استان دیگر تنها یک درصد از سپردههای بانکی را دارا هستند. امروزه استان نیز تهران به دلیل این تمرکزها که نافی توسعههای آمایشی است میخواهد آب سد طالقان را دریافت کند.
او اضافه کرد: استان دیگری که منابع استان قزوین به آن پیوستگی دارد؛ استان البرز میباشد که 2/7 میلیون نفر جمعیت دارد و سهم آن از جمعیت کشور 3/4 درصد است و مساحت آن تنها سه دهم درصد است؛ از اینرو تراکم جمعیت در استان البرز 513 نفر است. در استان البرز 3 درصد در حوزه کشاورزی، 54 درصد در حوزه خدمات و صنعت 43 درصد اشتغال دارند. 5/6 درصد از کارگاههای صنعتی در استان البرز مستقر هستند و درصد شاغلان این بخش 3/2 است.
این کارشناس محیط زیست با تاکید براینکه استان قزوین هشت درصد در اقتصاد تولیدات کشور نقش دارد و 3/9 درصد از ارزش افزوده صنعت در استان قزوین است؛ عنوان میکند: استان قزوین یک درصد از مساحت کشور است و براساس سرشماری سال 1395، یک میلیون 200 هزار نفر جمعیت دارد و سهم جمعیت آن از کل کشور 1/6 است که بیش از مساحت خود، جمعیت در خود جای داده است و سهم مشاغل اقتصادی آن در حوزه کشاورزی 20 درصد است. با این آمار اگر حقابه آب کاهش پیدا کند بیش از همه، کشاورزان استان دچار آسیب میشوند پس طبیعی است که کشاورزان استان به این موضوع حساسیت نشان دهند.
داوران میگوید: مساحت سه استان تهران البرز و قزوین، تنها 34 هزار و 315 کیلومتر مربع است که 2/1 درصد از کشور را شامل میشود و جمعیت این سه استان هفده میلیون و دویست هزار نفر است؛ یعنی حدود 22 درصد از جمعیت کشور تنها در دو درصد از مساحت کشور زندگی میکنند و این موجب میشود که تمرکز فعالیت اقتصادی و صنعتی در این سه استان باشد؛ پس براساس تعریف آمایش سرزمین باید جمعیت و فعالیتها مطابق با امکانات و تواناییهای محیطی هر منطقه توزیع شود و توزیع رفاه و عدالت نیز نزدیک به واقعیت باشد تا توسعه پایدار محقق شود.
او با بیان اینکه در میان سه استان تهران، قزوین و البرز، استان قزوین کمتر مورد توجه است؛ ابراز میکند: در شرایطی که تغییر اقلیم ایجاد شده است و با این تمرکز اشتغال و جمعیت که در پروسه چندین دههای با آن مواجه شدهایم و کمبود آب یا سوء مدیریت در بهرهبرداری از آب وجود دارد بیشترین فشار بر مکانهایی وارد میشود که کمترین قدرت و توان را برای انتقال مطالبات دارند که اکنون قزوین با این مشکل روبرو است.
داوران تاکید میکند: در استان قزوین بخش صنعت و کشاورزی ظرفیت بالایی دارد؛ همچنین استان قزوین در تولیدات کشاورزی رتبههای شاخصی دارد و انتظار داریم اصحاب رسانه به عنوان پل ارتباطی مسئولین و مردم صدای دغدغهمندان را به گوش مسئولان برسانند و اجازه ندهند سرمایههای اجتماعی فرسوده شوند و کاهش پیدا کنند.
این فعال محیط زیست همچنین خاطرنشان میکند: آب موضوع امنیتی است و هدف ما هم این است از طریق قانون و ایجاد حساسیتها دوراندیشی شود و مطالبات را منطقی دنبال کنند تا ضریب امنیت استان در اشتغال و معیشت و محیط زیست افزایش پیدا کند.
ما نمیخواهیم حیات مردم قزوین به بهای نابودی مکان دیگری باشد
احمد مظفری، مسئول فنی کمیته مردمی آب استان نیز در این نشست اظهار میکند: حرف ما این نیست که حیات ما به بهای از بین رفتن جای دیگر برقرار باشد؛ کشور قانون دارد و براساس قوانین، حقالسهمها و تخصیصهایی در نظر گرفته شده است؛ مردم هم براساس این حق السهمها سرمایهگذاری کردهاند؛ همه میدانیم پس از احداث سد طالقان، دو سوم از آب این سد برای کشاورزی قزوین تخصیص یافت در حالی که پیش از آن، تمامی آب این سد به استان قزوین اختصاص داشت که تهران هیچ حقابهای از این آب نداشت.
او تصریح میکند: ما اعتقاد داریم اگر این آب به خوبی مدیریت شود میتوانیم امور خود را به راحتی بگذرانیم و آنهایی که در پایین دست سرمایهگذاری کردهاند میتوانند به زندگی خود ادامه دهند.
این فعال حوزه آب بیان میکند: بسیار جای تعجب است که چگونه برخلاف فرمایش رهبری که دشت قزوین را از مهمترین دشتهای کشور میداند و بر حفظ آن تاکید میکند؛ رفتار میشود!
مظفری مطرح میکند: اکنون شاهد هستیم؛ آبخوانی که آب استان را تامین میکند و دشتی که قطب توسعه کشاورزی و صنعت هست به یکباره بخشی از آن به شرب و تامین آب تهران اختصاص داده میشود. در این جا باید دید سهم و سرنوشت کشاورزان استان چه میشود.
پتانسیل آبی استان تهران از استان قزوین به مراتب بهتر است
این کارشناس حوزه آب تاکید میکند: با اطمینان میگویم پتانسیل آبی استان تهران از استان قزوین به مراتب بهتر است؛ تهران در بخش شرب نزدیک به یک میلیارد و 400 میلیون مترمکعب آب استفاده میکند؛ در حالی که یک میلیارد و 200 میلیون مترمکعب تخصیص آب دارد. استان تهران در بخش کشاورزی یک و نیم میلیون مترمکعب آب استفاده میکند در حالی که اشتغال این حوزه در تهران یک درصد است؛ همچنین پساب هشتاد درصد از آب شرب این استان به کشاورزی باز میگردد.
مسئول فنی کمیته مردمی آب استان معتقد است: اگر آب شرب بر کشاورزی اولویت دارد پس چرا از محل یک و نیم میلیارد مترمکعبی که از چاههای عمیق برای کشاورزی این استان استفاده میشود برای شرب تهران استفاده نمیشود و پسابها به کشاورزی اختصاص داده می شود.
مظفری یادآور میشود: ما نمیخواهیم در تهران یک کشاورز هم بیکار شود؛ اما نگران هستیم که با این سیاست، 20 هزار آببر سد طالقان و کشاورزان دشت قزوین که با 2هزار و 500 حلقه چاه آب معیشت خود و امنیت غذایی کشور را تامین میکنند بیکار شوند و دشت؛ کویر شود که ریزگردهای ناشی از آن آلودگیهای زیست محیطی و چالشهایی برای مردم و همان استان تهران ایجاد کند.
او با اشاره به اینکه در همین شرایطی که از بیآبی و کمآبی تهران سخن به میان میآید حدود 465 میلیون مترمکعب از پساب تصفیهخانههای تهران رها شده میباشد؛ توضیح میدهد: هر آبی که به تهران انتقال داده شده برای پایداری آبخوانهای آنجا پیشبینی شده است؛ برای مثال آبی که از سد امیرکبیر به تهران رفته است باید 14 مترمکعب در ثانیه پساب آن به رودخانه «کن و کرج» بازگردد که این کار صورت نگرفته است یا آبی که از «ماملو» به تهران انتقال داده شد 2 تا سه و نیم مترمکعب آن باید به ورامین بازگردد و رهاسازی شود که این کارها صورت نگرفت.
این کارشناس حوزه آب با اشاره به اینکه فضای سبز تهران سالیانه 250 میلیون مترمکعب مصرف آب دارد که میتوان این آب را از پساب تصفیهخانهها تامین کرد و از این محل 85 تا 90 میلیون مترمکعب آب شرب را آزادسازی کرد؛ اضافه میکند: حدود چهل درصد از آب شربی که وارد شبکههای آبرسانی تهران میشود هدر میروند؛ میان این همه پتانسیلی که برای تامین آب شرب تهران وجود دارد میخواهند میزان آبی که به اندازه یک دوم هدررفت تهران نیست را به این استان انتقال دهند و 20 هزار نفر از کشاورزان دشت قزوین را با مشکل مواجه کنند.
در دشت قزوین با فرونشست مواجه هستیم
مظفری با تاکید براینکه ما همین امروز هم در دشت قزوین با فرونشست مواجه هستیم و کسی پاسخگو نیست؛ میافزاید: امروز زمان انتقال بین حوضهای آب نیست و امروز هر استان و آبخوانی باید با منابع خود مصارف مورد نیاز را تامین و مدیریت کند. منطقی نیست با ویران کردن جایی به دنبال آبادسازی جای دیگر بود.
او با تاکید بر اینکه از مسئولان استان انتظار داریم با وحدت و همدلی برای جلوگیری از نابودی دشت قزوین چارهاندیشی کنند که سالها بعد با فجایع اصفهان و جاهای دیگر مواجه نشویم؛ توضیح میدهد: در یزد ماهی ازونبرون پرورش داده میشود؛ این درحالی است که در استان تهران ظرفیت برای پرورش هر گونه ماهی وجود دارد؛ بنابراین اگر به سرعت چارهاندیشی نکنیم زمانی فرا میرسد که دیر میشود و دیگر کاری از ما برنمیآید.
این کارشناس مطرح میکند: میدانیم در این موضوع، اختیارات و مطالعات را از شرکت آب منطقهای گرفتهاند. این سازمان تنها میتواند رایزنیهایی کند که آن هم به پشتوانه مسئولان سه قوا در استان نیاز هست تا شاید تلاشهای این سازمان اثربخش واقع شود.
انتقال آب طالقان به تهران فرونشست قزوین را بیشتر میکند
امیر جمشیدی، عضو تیم تخصصی کمیته مردمی آب استان نیز در این نشست درباره مشکلات ناشی از انتقال حقابه آب طالقان به پایتخت اظهار میکند: متاسفانه در تهران مدیریت منابع آب به تامین آب تبدیل شده است و مشخص نیست این شهر تا چه میزان میخواهد بدون حد و مرز و برعکس آمایش سرزمین گسترش پیدا کند و هیچ فردی هم به دنبال راهکار اساسی برای حل این چالش نباشد!
او با اذعان به اینکه اگر تمامی آب طالقان به تهران اختصاص داده شود پس از اتمام این منبع چه خواهد شد؛ تصریح میکند: در دنیا انتقال آب بین حوضهای زمانی صورت میگیرد که از تمامی راهکارها استفاده شده باشد و حیات بشر در معرض خطر باشد. اگر برای این موضوع تدبیر و دوراندیشی صورت نگیرد آینده قزوین هم مانند اصفهان و یزد یا جاهای دیگر خواهد شد.
این فعال حوزه آب اضافه میکند: پس از مطالعات دشت قزوین در ابتدای انقلاب، 150 میلیون مترمکعب آب از سد طالقان به قزوین تخصیص داده شد؛ یکصد حلقه چاه تلفیقی نیز برای زمانی که منابع آب کم باشد پیشبینی شده بود. اکنون با تغییرات اقلیمی در دنیا که شدت آن در ایران نیز به دلیل آنکه از کانونهای ایجاد گازهای گلخانهای میباشد بیشتر است؛ همچنین با ایجاد چاههایی در جنوب تهران برای آب کشاورزی اسلامشهر، آن هم در شرایطی که اولویت با آب شرب و صنعت بود در استان قزوین با چالشهای دیگری مواجه شدیم.
جمشیدی تشریح میکند: در مطالعات اوایل انقلاب، هجده هزار میلیارد مترمکعب آبخوان دشت قزوین با وسعت 4 هزار کیلومتر مربع برآورد شده بود که اکنون این مقدار را نصف و بین 10 میلیارد مترمکعب اعلام میکنند و نشست افت سطح آب یک متر63 سانتیمتر در دشت بوده است و این روند مبرهن است که در دشت و آبخوان قزوین بیلان منفی داریم و میدانیم در موضوع آب نیاز به مطالعات آکادمیکی نیست و مشاهدات عینی نشان میدهد که سطح آب سالانه کاهش مییابد؛ کفشکنی روی میدهد و چاهها، آبدهی لازم را ندارند و اینها چالشهایی هست که کشاورزان دارند.
او مطرح میکند: در سالهای 98 و 97 که متوسط بارندگی به 400 میلیمتر رسیده بود؛ موجب شده بود که بیلان منفی نباشد و افت آبهای زیرزمینی مشاهده نشده بود. اکنون بارشها کم شده است و همین موضوع میتواند تبعات داشته باشد و شاید تا 10 سال آتی در قزوین آب شرب هم نداشته باشیم زیرا آب چاههای غرب و شرق که آب شرق قزوین از آنها تامین میشود دائم در حال کمبود و کاهش کیفیت است و دستخوش تغییر میشود.
عضو تیم تخصصی کمیته مردمی آب استان ادامه میدهد: متاسفانه در این شرایط که بیلان دشت قزوین منفی است؛ ما شاهد انتقال آب طالقان به تهران هستیم که با این کار افت منابع آبی و سطح آب چاههای استان و فرونشست قزوین بیشتر میشود. زیرا هر چه هم سطح آب پایین برود سختی آب و املاح موجود در آب بیشتر میشود و میتواند قابلیت شرب نداشته باشد.
انتقال آب به طالقان، قزوین را کانون ریزگردها میکند
به گفته جمشیدی، دشت قزوین سالانه 25 سانتیمتر فرونشست دارد که این خطرناک است زیرا تمامی تاسیسات و زیرساختهایی که به سختی ایجاد شدهاند دچار آسیب میشوند و امنیت غذایی استان قزوین و استانهای تهران و کرج دستخوش تنش و مخاطره میشوند.
او تاکید میکند: اگر دشت قزوین خشک شود علاوه بر آن که معیشت 20 هزار کاشور دچار بحران میشود که منجر به افزایش آسیبهای اجتماعی و جرائم قضائی خواهد بود، این دشت به کانون ریزگرد تبدیل میشود که چالشهای نگرانکننده دیگری به همراه خواهد داشت. اکنون امیدوارم با ایجاد وفاق و همدلی راهکارهای درستی تدبیر شود که همه هموطنانمان در قزوین و تهران بدون چالش از این مایه حیات برخوردار شوند.
حوزه آبریز البرز و الموت، طالقان است
عطاءا… نوری، رئیس کمیته مردمی آب استان نیز در این نشست با اشاره به بند «جیم» ماده 40 قانون برنامه هفتم توسعه کشور اظهار میکند: براساس این بند از قانون، انتقال آب بین شش حوضه آبریز داخلی برای مصارف غیرشرب ممنوع است. تایید تخصیص آب و اجرای طرحهای انتقال آب شرب بین حوضههای آبریز و استانها پس از طی مراحل فنی و تصویب در شورایعالی آب با لحاظ نیازهای زیستمحیطی طبق استانداردها و حدود مجاز مندرج در اسناد و قوانین برای حقابههای مبدأ امکانپذیر میباشد.
او تصریح میکند: اگر چه در تقسیمات کشوری، طالقان جزو استان البرز و الموت جزو استان قزوین است؛ ولی حوضه آبریز هر دو آنها خزر است که براساس قانون انتقال آب آن برای غیرشرب ممنوع است و در انتقال آب شرب نیز باید مسایل زیستمحیطی در نظر گرفته شود. بنابراین باید بپذیریم خط دوم آب طالقان که تحت عنوان پدافندی درحال راهاندازی است و آب طالقان قرار است از این خط به تهران انتقال داده شود، علاوه برآثار سوء ناشی از آن و ایجاد بیکاری کشاورزان یا ایجاد ریزگردها انجام آن خلاف قوانین و مقررات است و باید در دفاع از حقوق عامه به این موضوع توجه شود.»
انتهای پیام