آنقدر سکوت کردید که نفرت و نژادپرستی فریاد کشید | بازتاب امروز
نگار فیضآبادی، بازتاب امروز: تلفن دفتر زنگ میخورد. همکارم جواب میدهد. خانمی از پشت خط چند فحش رکیک نثار بازتاب امروز میکند و قطع میکند. فحش قابل انتشارش همین کلمهی «افغانمال» است. فردا هم همین ماجرا تکرار شد. شبیه این مخاطبها کم نداریم و در کامنتهای سایت و تلگرام هم وضعیت همینطور است. اما این شکل از تلفن، جسارت خاصی میخواست که خانم انجام داد.
مثلا مخاطبی زیر یکی از مطالب انصاف نوشته است «بازتاب امروز شیشههای دفترت را انداختی و شروع کردی به کار همیشگیت که سفیدشویی و جاده صاف کنی برای افغانیهاست. شرم کن تا کی ایرانفروشی؟ از بازتاب امروز خائن و ایرانفروش بیش از این هم انتظار نمیرود.»
حدود دو ماه پیش برای پیگیری این سوژه که آیا ما ایرانیها نسبت به مهاجران افغانستانی نژادپرست هستیم یا نه، با تعداد زیادی از کارشناسان و مهاجران افغان صحبت کردم.
یکی از مهاجران مشهور، همان اول دعوتم را اینطور زیر سوال برد که «خبرنگارها باید آدمهای باهوشی باشند. چرا میخواهید به این دوقطبی دامن بزنید؟ اصلا نباید دربارهی این موضوع حرف بزنید. هرچه بگویید بدتر میشود.» او اجازهی مصاحبه نداد و حتی کارِ ما را به بنزین ریختن در آتش تشبیه کرد!
یکی دیگرشان هم گفت کلا اهل مصاحبه نیست، و برخیهایشان هم میگفتند صحبت کردن شما اوضاع را بدتر میکند. چند کارشناس هم نظرشان همین بود. همین شد که دعوتم برای مصاحبه را رد کردند و این سوژه برخلاف تلاشها مدتی معلق ماند.
پشت استدلالهایشان یک «هیسِ» بلند میشنیدم و گاهی هم شکل سرزنشآمیزی پیدا میکرد که چرا «گیر» دادید به فلان مسئله؟ هر سوالم مثل جرقهای بود که به انبارِ باروت میزدم! حالا البته همانها مدام در نقد نژادپرستی استوری میگذارند. انگار سکوت دیگر حل کنندهی هیچ بخشی از ماجرا نیست.
درست زمانی که فکر میکنید دیگر بدتری وجود ندارد، روزگار با پوزخندی شیطنتآمیز به شما ثابت میکند هنوز برگ برندهاش را رو نکرده است!
دو ماه پیش اخراج مهاجران اوج گرفته بود تا اینکه رسیدیم به جنگ دوازده روزه و شایعههایی از این دست که برخی از مردم میگفتند «دیشب در محلهمان چند افغانی را به جرم جاسوسی گرفتند. […]ها داشتند در خانه سلاح درست میکردند.» برای بعضی از مردم هم اصلا مهم نیست بدانند شنیدههایشان شایعه هستند یا واقعی.
حالا از هر نظر صدای همه درآمده است. بعد از آن ویدئو که یک افغانستانی میگوید پاسپورتش را پاره کردند یا برخی خبرهای دیگر که نشان میدهد مهاجران افغانستانی با توهین و تحقیر مواجه شدهاند، میخواهیم جلوی موج نژادپرستی و رفتارهای غیرانسانی بایستیم. کارِ سختیست.
ما جز حرف زدن ابزار دیگری نداشتیم و نداریم. آنچه امروز شاهدش هستیم، نتیجهی سکوت کسانی است که ترسیدند و نخواستند حرف بزنند و رسانه و خبرنگار را هم به سکوت و انفعال دعوت کردند.
ما که ساکت نشدیم و میدانستیم با پاک کردن صورت مسئله چیزی حل نمیشود؛ اما کاش کارشناسها و افغانستانیهای مشهوری که صدایشان شنیده میشود، همان موقع به خبرنگار اعتماد میکردند و حرف میزدند.
آن زمان فرصت بیشتری داشتیم تا برای آن زودپزِ در حال انفجار کاری کنیم. هنوز هم میشود، اما سخت است؛ چون در سکوتِ افراد موثر، نفرت و نژادپرستی فریاد کشید! در چنین فضایی چارهای نداریم جز اینکه بلندتر حرف بزنیم.
انتهای پیام