از طوفانهای مرگبار سیستان و بلوچستان تا دیپلماسی آب | بازتاب امروز
گرد و غبار، گرمای سوزان و بحران آب، سیستان را به مرز خفگی کشانده؛ بحران زیستمحیطی منطقه، حالا به تهدیدی انسانی و امنیتی بدل شده است.
به گزارش سایت عصر هامون (سیستان و بلوچستان)، «بادهای ۱۲۰ روزه، که سالهاست با اقلیم شمال سیستان و بلوچستان گره خوردهاند، اینبار با شدتی کمسابقه بازگشتهاند تا بار دیگر سایهای سنگین از گرد و غبار، آلودگی و اضطراب بر زندگی مردم این منطقه بیفکنند.
بامداد جمعه، زابل و شهرهای اطراف با طوفانی بیدار شدند که سرعت آن در برخی نقاط به بیش از ۱۱۲ کیلومتر بر ساعت رسید و دید افقی را به چند صد متر کاهش داد؛ شاخص کیفیت هوا در برخی مناطق به عدد ۵۰۰ رسید؛ رقمی که در طبقهبندی جهانی در سطح «خطرناک برای همه» تعریف شده و بیانگر شرایطی بحرانی است.
این پدیده که حاصل ترکیبی از خشکسالی مزمن، فرسایش شدید بادی، کاهش پوشش گیاهی و مدیریت نادرست منابع طبیعی در دهههای گذشته است، سلامت انسان، محیط زیست و اقتصاد محلی را بهطور همزمان هدف قرار داده است.؛ کارشناسان، این وضعیت را نه صرفاً یک حادثه مقطعی، بلکه نشانهای هشدارآمیز از الگوی فزاینده تغییرات اقلیمی در شرق کشور میدانند؛ الگویی که هر سال پررنگتر و مخربتر میشود و مستقیماً با معیشت و مهاجرت ساکنان این منطقه در ارتباط است.
در چنین شرایطی، ضرورت ورود فوری نهادهای مسئول برای مدیریت بحران و تدوین راهکارهای بلندمدت مقابله با بیابانزایی و احیای منابع طبیعی، بیش از هر زمان دیگری احساس میشود؛ سیستان امروز در نقطهای حساس از مسیر خود ایستاده؛ جایی که اگر تصمیمات اصولی و علمی اتخاذ نشود، طوفانهای گرد و غبار نهتنها خاک منطقه، که آینده آن را نیز با خود خواهند برد.
درحالیکه تهران در هفته های گذشته میزبان نشستی برای گسترش همکاریهای منطقهای با حضور هیأتهایی از کشورهای همسایه بود، در شمال شرقی ایران، مردمی با ماسکهایی پارچهای در میانه توفان گرد و خاک، به دنبال نفسی تازه میگشتند.
منطقه سیستان در روزهای پایانی اردیبهشتماه و در چند روز گذشته بار دیگر طعم تلخ فراموشی، خشکسالی و فشار زیستی را چشید؛ طوفانهای موسمی ۱۲۰ روزه که زمانی برای تهویه و خنککردن منطقه ارزشمند بودند، حالا با شدت بیسابقه، گرد و غبار و ریزگردهایی با منشأ بستر خشک تالاب هامون، به تهدیدی مرگبار برای زیست، سلامت و اقتصاد محلی تبدیل شدهاند.
روزهای خاکستری؛ طوفان و گرد و غبار در اوج
طبق اعلام محسن حیدری، مدیرکل هواشناسی سیستان و بلوچستان، روز ۲۸ اردیبهشت، سرعت باد در زابل به ۱۰۴ کیلومتر بر ساعت رسید و دید افقی به کمتر از یک هزار و ۲۰۰ متر کاهش یافت.
مدیرکل هواشناسی سیستان وبلوچستان ، هشدار سطح نارنجی صادر شده و خطر وقوع طوفان گردوخاک در مناطق مستعد کاملاً جدی است؛ هشداری که باید مبنای تصمیمگیریهای مدیریتی قرار گیرد.
بر اساس سامانه پایش کنترل کیفیت هوای کشور، شاخص لحظهای کیفیت هوای شهرستان زهک ساعت ۱۱ صبح جمعه در ایستگاه شبکه بهداشت و درمان با شاخص ۵۰۰ (AQI) در وضعیت قرمز و خطرناک قرار دارد و ایستگاههای مرکز خدمات سلامت شهید دستغیب سیستان و بلوچستان (نیمروز) و ایستگاه معاونت بهداشت دانشگاه علوم پزشکی زابل نیز وضعیت قرمز و آلوده برای عموم را نشان میدهند.
همچنین ایستگاه اداره کل محیطزیست سیستان و بلوچستان در زاهدان مرکز استان با شاخص ۱۶۵ (AQI) در شرایط بسیار ناسالم قرار دارد.
روایت مردم؛ زندگی زیر خاک و باد
مریم گلهداری، بانوی خانهدار اهل زهک، در گفتگو با خبرنگار ما بیان کرد: ما اینجا انگار وسط کویر زندگی میکنیم؛ نه آبی هست، نه برق درستکار میکند، نه هوایی برای نفسکشیدن؛ فقط هر روز طوفان و گرد و خاک؛ دارو برای بچههایمان پیدا نمیشود، بیمارستانها شلوغ است.
کریم رسولی، رانندهتاکسی در زابل، نیز تصریح کرد: آلودگی هوا کار ما رو هم خوابانده است؛ نه مسافر است، نه راه درستوحسابی. گرد و خاک موتور ماشینرو از کار میاندازد. در طول روز فقط میخواهیم سالم به شب برسیم.
وضعیت بحرانی در بیمارستانها
به گفته مسئولان دانشگاه علوم پزشکی زابل، تنها در هفته گذشته، مراجعات تنفسی به اورژانسهای بیمارستانی افزایش ۴۰ تا ۶۰ درصدی داشته است؛ بسیاری از این بیماران کودکان، سالمندان و مبتلایان به بیماریهای زمینهای هستند؛ فقدان تجهیزات پیشرفته تصفیه هوا در خانهها و امکانات درمانی فرسوده در بیمارستانهای منطقه، شرایط را دشوارتر کرده است.
دمای جهنمی؛ سیستان گرمترین نقطه کشور
در روزهای گذشته، زابل با ثبت دمای ۴۸ درجه سانتیگراد، عنوان گرمترین شهر ایران را از آن خود کرد؛ زهک و هیرمند نیز دمای ۴۷ درجه را تجربه کردند؛ این گرمای بیسابقه در کنار طوفانهای شدید، باعث افزایش فشار به زیرساختهای برق و آب منطقه شده و قطعیهای مکرر، زندگی مردم را مختل کرده است.
سفر امیرخان متقی؛ دیپلماسی و آب
همزمان با تشدید بحران در سیستان، مولوی امیرخان متقی، وزیر امور خارجه حکومت سرپرست افغانستان، به تهران سفر کرد و با عباس عراقچی دیدار کرد.
او در حاشیه «مجمع گفتگوی تهران» از مردم ایران بهخاطر میزبانی چند دههای از مهاجران افغان تقدیر کرد و بر لزوم پیگیری اجرای توافقات قبلی از جمله تأمین حقآبه ایران از رود هیرمند تأکید کرد.
در این دیدار، عراقچی نیز خواستار اجرای معاهده ۱۳۵۱ شد که بر اساس آن، باید سالانه ۸۲۰ میلیون مترمکعب آب از هیرمند به ایران اختصاص یابد. اما با احداث سد کمالخان و برخی اقدامات داخلی افغانستان، این حقآبه بهصورت کامل محقق نشده است.
ما با یک بحران ترکیبی روبهرو هستیم
سمیه هاشمی، استاد دانشگاه زابل در گفتگو با خبرنگار ما بیان کرد: ما با یک بحران ترکیبی روبهرو هستیم؛ ریزگردها، گرما، خشکسالی و فقر اقتصادی؛ متأسفانه برنامههای مقابله با بیابانزایی یا بهکندی اجرا میشوند یا اصلاً متوقف شدهاند.
او ادامه داد: تأمین حقآبه تالاب هامون حیاتی است؛ دولت باید در کنار دیپلماسی منطقهای، بودجه ویژهای برای تثبیت خاک، توسعه کمربند سبز و حمایت از کشاورزان اختصاص دهد؛ گرد و خاک فقط سلامت را تهدید نمیکند، بلکه اعتماد عمومی را هم میفرساید.
بر اساس بررسیهای کارشناسان، راهکارهای زیر بهعنوان اقدامات فوری و بلندمدت پیشنهاد میشوند، احیای تالاب هامون با تأمین واقعی و پایدار حقآبه از رودخانه هیرمند و همچنین فشار دیپلماتیک بر افغانستان از مسیر مذاکرات منطقهای و نهادهای بینالمللی برای الزام به اجرای معاهده آب، اجرای طرحهای تثبیت خاک با استفاده از مالچهای زیستی و کاشت گیاهان مقاوم مانند تاغ و گز.
همچنین حمایت از ساکنان آسیبپذیر با تأمین تجهیزات سرمایشی و تصفیه هوا، بهروزرسانی زیرساختهای بهداشتی در بیمارستانها، بهویژه در زابل و زهک؛ توسعه ایستگاههای سنجش کیفیت هوا و انتشار منظم هشدارهای سلامت.
سیستان در آستانه مهاجرت اقلیمی؟
یکی از پیامدهای جدی و نگرانکننده بحران زیستمحیطی در سیستان، افزایش تمایل به مهاجرت اجباری است؛ ساکنان روستاهای اطراف هامون که پیشتر زندگیشان وابسته به کشاورزی، صیادی و دامداری بود، حالا درگیر کمآبی، خاک بیثمر و طوفانهای شن شدهاند. جوانان برای یافتن شغل و زندگی بهتر به حاشیه شهرها کوچ میکنند و برخی حتی راهی استانهای دیگر شدهاند.
عاطفه میرگل، معلم مدرسهای در روستای قلعهنو، نیز با نگرانی اظهار کرد: هر سال، چند خانواده از روستا میروند. مدرسهها خالیتر میشوند؛ بچههایی که میمانند، یا مریضاند یا بیانگیزه. انگار همه منتظرند از این خاک فرار کنند.
کارشناسان هشدار میدهند اگر برنامهریزی کلان و تخصیص بودجه ویژه برای نجات سیستان انجام نشود، این منطقه به یکی از اولین نمونههای مهاجرت اقلیمی رسمی در ایران تبدیل خواهد شد؛ پدیدهای که میتواند با خود موج جدیدی از فقر، حاشیهنشینی و فشار بر منابع ملی به همراه داشته باشد.
در این میان، نقش دولت مرکزی حیاتی است؛ لازم است سیستان در ردیف مناطق بحرانزده کشور تعریف شده و برخوردی فراگیر، چندبخشی و فرابخشی با آن صورت گیرد. اکنون، هرگونه تأخیر در تصمیمگیری، هزینهای سنگینتر از گذشته به مردم تحمیل خواهد کرد.
عدم پاسخگویی نمایندگان سیستان به مطالبه زیستمحیطی مردم
علارغم پیگیریهای مکرر این رسانه برای دریافت پاسخ از نمایندگان مردم سیستان درباره بحران ریزگردها، طوفانها و مسئله حقآبه هامون تاکنون بیپاسخ مانده است.
نفس تنگ سیستان
منطقه سیستان در آستانه تابستان، دیگر فقط با گرما و باد دستوپنجه نرم نمیکند. اینجا با فرسایش امید، نفسهای سخت، وعدههای نیمهکاره و دیپلماسی بدون خروجی روبهروست؛ مردمانی مقاوم، در سکوت رسانهای، در سایه طوفان و خاک به بقای خویش چنگ میزنند. هر روز که بدون اقدام عملی برای احیای هامون، تأمین آب، و حفاظت از سلامت عمومی میگذرد، سیستان را یکقدم به مرگ زیستمحیطی نزدیکتر میکند.
رویکرد مسئولان باید فراتر از نشستها و وعدههای بینالمللی باشد. این بحران، نه فقط زیستمحیطی که اجتماعی، انسانی و حتی امنیتی است و اگر امروز چارهای برای آن اندیشیده نشود، فردا ممکن است دیگر چیزی برای نجات باقی نماند.»
انتهای پیام