بودجهی زیاد و ناکارآمد آموزشوپرورش برای تربیت معلم | میزگرد اساتید دانشگاه شهید رجایی | بازتاب امروز
سه نفر از اعضای هیأت علمی دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی، مهدی نیک عمل، عباس مالیان و علی شرقی، در میزگردی با موضوع مسائل این دانشگاه و شیوهی تربیت معلم در آموزش و پرورش، در بازتاب امروز شرکت کردند.
یکی از نقدهایی که مطرح شد در مورد شیوهی پرهزینهی تربیت دبیر در آموزش و پروش بود. به گفتهی این اساتید خروجیهای دانشگاههای آموزش و پرورش نمیتوانند معلمهای خوبی باشند. آنها در این موضوع از مثال دانشگاه خودشان استفاده کردند. دانشجومعلمان در دانشگاه شهید رجایی که قرار است معلم فنی برای هنرستان تربیت کند، تمام واحدهای کارشناسی رشتهی خود را میگذرانند و واحدهای اندکی بعنوان صلاحیت معلمی میگذرانند! این شیوه تنها فشار مضاعفی بر دانشجومعلمان است و در عین حال «آموزش محور» نیست!
پیشنهاد یکی از اساتید این بود که انجمنهای علمی کشور از دانشجومعلمان این دانشگاه آزمونی بگیرند و گزارش دهند که چقدر آنها معلمهای خوب یا بدی در رشتههای خودشان هستند!
مسئله مهم دیگری که این اساتید مطرح کردند فضای خفقان در دانشگاه شهید رجاییست. به گفتهی این اساتید در این دانشگاه علیه هر نوع نقدی فضاسازی و پروندهسازی میشود. آنها میگفتند در هیئت رسیدگی به تخلفات انتظامی دانشگاه قاضی و شاکی یکیست.
بخش مهم دیگر این میزگرد پیشنهاد این اساتید در مورد دانشگاه شهید رجایی بود. آنها میگفتند باتوجه به سطح بالای علمی این دانشگاه و نیز نامربوط بودن امر «دانشگاهداری» به وظایف وزارت آموزشوپرورش خوب است که این دانشگاه دانشگاه «به سفارش وزارت آموزش و پرورش و تحت نظارت وزارت علوم مانند دانشگاههای دیگر کارشناس و کارشناس ارشد تربیت کند.»
متن کامل گفتههای این سه استاد دانشگاه شهید رجایی را در ادامه بخوانید:
چرا دانشجویان دیگر حقوق دانشجومعلمان را دریافت نمیکنند؟
مهدی نیک عمل، استاد فیزیک دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی و نیز عضو شورای صنفی اساتید این دانشگاه، حرفهایش را در دو بخش و 12 نکته خلاصه کرد و گفت:
الف) در خصوص شیوه تربیت معلم:
1- این منطقی نیست که یک دانشجومعلم درحالیکه تدریس نمیکند، ساعت کاری ندارد و … بیش از ده میلیون تومان حقوق بگیرد اما دانشجوی پزشکی و دانشگاه شریف که بورس میشود هم چنین حقوقی دریافت نمیکند.
برای معلم شدن میآیند اما مهندس میشوند
2- بعضی از این دانشجویان به دلیل نامناسب بودن وضعیت اشتغال و درآمد، صرفاً برای بیکار نماندن به دانشگاههای تربیت معلم میآیند و بعد از 3-4 سال تصمیم میگیرند که مهندس شوند!
برخی از دانشجوهای ما از همین الآن سراغ نظام مهندسی میروند و دفتر کار راه می اندازند. خب معلوم است از چنین دانشجویی معلم به درد بخوری درنمیآید. کجای دنیا به این طریق برای تربیت معلم دانشجو جذب میکنند؟! همین وزارت آموزش و پرورشی که میگوید پول ندارم میدانید چقدر بابت بورس دانشجومعلمان میدهد؟!
3- این روش درست نیست. منطقاً باید آگهی استخدام بزنیم که مثلاً هر کس لیسانس مهندسی دارد و دوست دارد معلم شود بیاید آزمون بدهد. بعد اگر قرار است مثلاً در هنرستان تدریس کند یک سال هم در دانشگاه شهید رجایی فنون و صلاحیتهای معلمی را آموزش ببیند. اگر توانست از این دوره گذر کند خب معلم شود.
4- بازتاب امروز اگر میخواهد واقعاً کاری برای تربیت معلم در این کشور کند این پیشنهاد مرا مطرح و پیگیری کند: پیشنهادم این است که انجمنهای علمی کشور از تعداد تصادفیای از خروجیهای دانشگاههای شهید رجایی و فرهنگیان آزمونی بگیرد. نتایج را مثلا انجمن علمی فیزیک بسنجد که این دانشجویان چقدر معلم فیزیک ماهری شدهاند؟! یا انجمن علمی ریاضی بسنجد اینها چقدر معلم ریاضی ماهری هستند؟! بعد این گزارش را به شورای عالی آموزش و پرورش و شورای عالی انقلاب فرهنگی و عموم ارائه دهند که معلوم شود نتیجه روش کنونی چیست.
بودجهی کلانِ این شیوهی تربیت معلم منتفعین بسیاری دارد که مقابل تغییر مقاومت میکنند
5- دولت پول هنگفتی برای همین روش اشتباه هزینه میکند که موضوع فقط هم حقوق این معلمها نیست. این پولها به مذاق بسیاری خوش است و برایشان منافعی دارد. همین باعث مقاومت در برابر تغییر است.
6- یکی از مشکلات آموزش و پرورش ما این است که وزارت آموزش و پرورش دانشگاهمحور و دانش مبنا نیست. برخی افراد حاضر در آموزش و پرورش تحصیلات دانشگاهی خوبی ندارند. حتی اگر دکترا داشته باشند صرفا یک مدرک بوده است و پژوهش و تحقیق خاصی ورای آن نبوده.
مهم است بدانیم که پایان مقطع دکترا شروع حرفهای شدن در تخصصهاست. فرد پس از دریافت مدرک دکترا باید سالها تلاش کند تا در حوزه آموزش دیده و متخصص شود. اینکه هر کسی دکترا گرفت متخصص شده یک اشتباه رایج در کشور است. به این جهت معمولاً مدیریت آموزشی کشور ، به معنای استاندارد و جهانی، علمی نیست بلکه سنتی و وابسته به جریانات سیاسی سنتی و قدیمی است.
در آموزش و پرورش «رئیس» زیاد داریم
7- از سوی دیگر داعیهدار و «مسئول» تصمیمگیری در حوزه آموزش و پرورش بسیار است و وزارت آموزش و پرورش تنها تصمیم گیرنده نیست! در مقابل، شرایط در وزارت علوم اصلا اینطور نیست. آنجا فقط یک دستگاه بالاسری دارد و آن هم شورای عالی انقلاب فرهنگیست. اینکه هر ارگانی بیاید و در مسائل آموزش و پرورش دخالت کند درست نیست!
8- آموزش و پرورش باید چابک شود، از همه کاره بودن دست بردارد و بسیاری از زیر مجموعهها را به ارگانهای دیگر واگذار نماید. وگرنه همین میشود که افتخار وزارتخانه و تمام هم و غم آن میشود پرداخت حقوق سر ماه و بازنشستگان و …
دانشجومعلمانِ دانشگاه شهید رجایی اصلا فضای دبیرستان را تجربه نکردهاند
9- شما میدانستید غالب اساتید دانشگاه شهید رجایی اصلا تا به حال فضای هنرستان را تجربه نکردهاند؟! درحالیکه قرار است معلم هنرستان تربیت کنند! عجیبتر اینکه دانشآموزانی که وارد این دانشگاه میشوند هم از دبیرستان میآیند و هنرستان را ندیدهاند!
قاضی و شاکی در هیئت انتظامی دانشگاه شهید رجایی یکیست!
ب) درخصوص مسائل صنفی استادان:
10- موضوع دیگر ترکیب هیئت انتظامی است. این هیئت به تخلفات استادان مستخدم آموزش و پرورش رسیدگی میکند. رئیس این هیئت معاون وزیر هم هست. دبیر این هیئت خود مسئول بسیج دانشگاه هم هست. این افراد همزمان میتوانند هم در جایگاه شاکی باشند و هم قضاوت کنند.
واضح است وقتی معاون وزیر یا مسئول بسیج هستید هزار جور ملاحظات دارید! بدیهیست که این وضع غلط است. معلوم نیست چرا اصل تضاد منافع نادیده گرفته میشود.
فضای حرف زدن نیست
11- موضوع دیگر دربارهی امکان طرح نقد و انتقادات در فضای دانشگاه شهید رجاییست که خب نیست و نسبت به هر نقدی واکنشهای غلیظی نشان داده میشود.
مسئولی از دانشگاه قراردادهای مالی از سازمانهای وابسته به آموزش و پرورش وارد دانشگاه میکند و کامپیوترهای دانشکدههای دیگر را برای اجرای طرح به اصطلاح پژوهشی خود به اجبار در اختیار میگیرد و دیگران را مورد تهدید قرار میدهد که این کامپیوترها را پس نمیدهیم.
در حالی که بنده و دانشجویانم که کلاس فیزیک محاسباتی داریم معطل میمانیم. باید یک بازرسی از طرحهای پژوهشی میلیاردی که وارد دانشگاه شهید رجایی می شود و مجریان و ناظران و روند تصویب آنها صورت پذیرد.
نیک عمل در پایان مصاحبه به این سؤال پاسخ داد که «چطور ممکن است عدالت آموزشی که آقای دکتر پزشکیان بر آن تأکید دارد عملی شود؟»
وقتی سیاستگذار مدرسه غیرانتفاعی دارد نمیشود انتظار زیادی داشت!
12- در شرایطی که خود سیاستگذاران و مجریان سیاستهای آموزشی کشور مؤسس مدارس غیرانتفاعی هم هستند، انتظار پیادهسازی عدالت آموزشی از چنین افرادی غیر منطقیست! اگر واقعاً تصمیم دارند که این شرایط را عوض کنند باید قانونی تصویب کنند که اعضای شورای عالی آموزشوپرورش و مدیران آموزشوپرورش اگر مدرسه غیرانتفاعی دارند باید پست و مسئولیت خود را تحویل بدهند.
تربیت معلم: هزینهی زیاد و فایدهی کم
عباس مالیان، عضو هیأت علمی دانشکده مهندسی عمران و دبیر مجمع صنفی اعضای هیأت علمی دانشگاه، به شیوه تربیت معلم در دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی و رویکرد آموزش و پرورش در این زمینه انتقاد داشت. او ابراز تاسف میکرد که افراد منتقد به این شرایط، مورد اذیت و پروندهسازی قرار میگیرند! پیش از این هم بازتاب امروز درباره پروندهسازی در دانشگاه شهید رجایی برای اساتید این دانشگاه مصاحبهای داشته است.
مالیان گفت که شرایط فعلی در دانشگاههای آموزش و پرورش به صلاح کشور نیست. به گفته این عضو هیأت علمی با وجود بودجه کلانی که صرف دانشگاه تربیت دبیر میشود، خروجیهای این دانشگاه رضایتبخش نیستند و نیازهای آموزش و پرورش را برآورده نمیکنند.
هنرجو و هنرآموز، هیچکدام از این شیوه تربیت دبیر راضی نیست
عباس مالیان که خود مدتی مدیر نظارت و ارزیابی آموزشی دانشگاه بوده میگوید بررسیهایی که در زمان مسئولیت خود درباره هنرستانها کرده مؤید ناکارآمد بودن این شیوه است: نه هنرجو، نه هنرآموز و نه مدیران هنرستانها هیچ یک از شیوه کنونی تربیت دبیرِ فنی راضی نیستند.
دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی «آموزشمحور» نیست
یکی از مشکلاتی که مالیان در این نظام آموزشی میبیند این است که سرفصلهای جاری دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی آموزش محور نیستند. دانشگاه شهید رجایی که قرار است معلم هنرستانها را تربیت کند همان سرفصلهای عادی مهندسیِ سایر دانشگاهها را آموزش میدهد و فقط چند درس به صورت غیررسمی به عنوان «صلاحیت معلمی» به برنامه آموزشی دانشجومعلمان اضافه میشود. این شرایط، فشاری بیشتر از دانشجویان مهندسی به دانشجویان تربیت دبیر وارد میکند و همین فشار، از کیفیت تحصیل آنها میکاهد.
لزوم چابکسازی آموزشوپرورش
عباس مالیان هم درباره عدالت آموزشی تأکید کرد با تجاریسازی آموزش و پرورش کاملاً مخالف است و این حجم عظیم از بودجهای که وزارت آموزش و پرورش دارد به درستی صرف پرورش و آموزش دانشآموزان نمیشود بلکه بیشتر آن صرف تشکیلات عریض و طویل این وزارتخانه میشود. او راهحل را چابکسازی وزارت آموزش و پرورش میدانست.
مالیان گفت: من با قاطعیت میگویم که به این وزارتخانه با این ساختار پیچیده و دیوانسالاری بزرگ هیچ امیدی نیست. این ساختار عریض و طویل با مدیران ناکارآمد به نتیجه مثبت نخواهد رسید. ساختار غول آسا، کهنه، پرهزینه و کم بازده وزارت آموزش و پرورش باید قلع و قمع شود و مجلس، ساختاری جدید و بروز و کوچک را طرحریزی و تصویب کند.
دانشگاهداری را به وزارت علوم بسپارید
یکی از کارهایی که میتوان برای چابکسازی و کوچک کردن این وزارتخانه انجام داد این است که حداقل او را به حیطه وظیفه قانونیاش که تربیت تا سطح دیپلم است محدود کرد و از وظایف آموزش عالی معاف نمود یعنی آموزش عالی و دانشگاه داری درمورد دانشگاه شهید رجایی به وزارت علوم سپرده شود.
ساختار سازمانی و تشکیلاتی وزارت آموزش و پرورش، هیچ آمادگی و تناسبی با اقتضائات دانشگاهی ندارد. حجم غیرعادی مشکلات، شکایات و اعتراضات در این دانشگاه که منجر به تصویب طرح تحقیق و تفحص از عمکلرد مدیریت آن در مجلس شورای اسلامی شد خود گواهیست بر این موضوع که وزارت آموزش و پرورش صلاحیت، امکانات و توان برنامه ریزی، نظارت و مدیریت دانشگاه را ندارد.
بود و نبود وزارت آموزشوپرورش را علیالسویه میدانم
عباس مالیان در مورد «بد بودن» وضعیت آموزش و پرورش در مدارس گفت: اصلاً بود و نبود این وزارتخانه را برای کشور علیالسویه میدانم. در وضع فعلی حتی ضرر آن را بیشتر میبینم زیرا با وجود بودجه نجومی این وزارتخانه متأسفانه چیزی که در این وزارتخانه اتفاق نمیافتد “تربیت شهروند خوب” است که وظیفه اصلی و تنها وظیفه قانونی آن است.
نهادهای قانونی با کسانی که از عناوین آنها سوءاستفاده و پروندهسازی میکنند برخورد کنند
عباس مالیان در مورد سوءاستفاده برخی افراد از عنوان نهادها نیز سخن گفت. به گفته این عضو هیئت علمی دانشگاه شهیدرجایی، برخی افراد تحت این عناوین برای کسانی به جرم انتقاد از سوءمدیریتها پروندهسازی میکنند.
مالیان گفت انتظار او این است که خود نهادها در موضوع سوءاستفاده افراد از این عناوین مقدس ورود کنند و اجازه ندهند این رفتار ناپسند ادامه پیدا کند چرا که موجب بدبینی جامعه به این نهادها میشود و به انسجام ملی آسیب وارد میسازد. او اضافه کرد که طی چندماه اخیر شرایط در موضوع پرونده سازی در همه بخشهای کشور بهتر شده اما در دانشگاه شهید رجایی بدتر شده است.
پروندهسازی در جریان است
عباس مالیان میگوید پرونده اتهاماتی که علیه تعدادی از اعضای هیأت علمی در این دانشگاه ساخته شد هنوز بسته نشده و مانند چماقی بالای سر آنها نگه داشته شده است. خواسته این گروه از اساتید این است که مسبّبان آن پروندهسازیها و کسانی که با سوءاستفاده از اختیارات، گزارشهای ساختگی تهیه میکنند و اتهامات واهی میزنند مجازات شوند.
او مانند دکتر نیک عمل به ترکیب «هیئت رسیدگی به تخلفات انتظامی دانشگاه» هم نقد دارد چرا که همان اشخاصی که میتوانند گزارش تخلف بدهند قضاوت هم میکنند.
شغل انبیا نقد و اصلاح است نه معلمی!
دکتر علی شرقی، عضو هیأت علمی دانشکده مهندسی معماری و مدیرعامل تعاونی مسکن دانشگاه، در ابتدای حرفهایش گفت: جملهی «معلمی شغل انبیاست» به اشتباه در جامعه تکرار شده. انبیای الهی کارشان اصلاح بود و اگر جایی کاستی میدیدند نقد و اعتراض میکردند. اما این اعتراض و نقد از جانب اساتید دانشگاه شهید رجایی تحمل نمیشود.
دکتر شرقی بحث را مجدداً به سمت شیوه تربیت معلم برگرداند و تأیید کرد که شرایط تربیت معلم از جمله پرداخت حقوق به دانشجومعلمان درست نیست: یک جوان از 18 سالگی تقریباً به اندازه یک کارمند دولت حقوق میگیرد. این دانشجویان حتی از سربازی هم معاف میشوند. بعد از تحصیل هم بلافاصله استخدام میشوند.
تضمین شغلی، حقوق ثابت و دیگر مزیتهای این شیوه پذیرش، علاوه بر اینکه عادلانه نیست بازدهی چندانی هم ندارد. درحالیکه سن ازدواج در کشور بالا رفته بسیاری از این دانشجومعلمان به دلیل همین مزایا، زود و نسنجیده ازدواج میکنند و بعد به مشکل میخورند!
شرقی اعتقاد دارد احتساب خدمت از همان بدو ورود به دانشگاه هم اشتباه است چرا که نهایتاً بعد از سی سال یعنی در اوج پختگی و اثربخشی بازنشسته میشوند و دیگر برای این سیستم کار نمیکنند.
پیشنهاد این استاد دانشگاه این بود که متقاضیان معلم شدن در هر رشتهای که دوست دارند لیسانس بگیرند بعد برای معلم شدن در دورهای یک ساله یا مقطع کارشناسی ارشد، وارد دانشگاههای آموزش و پرورش شوند. واحدهای صلاحیت معلمی فشاری مضاعف به دانشجومعلمان وارد میکند. شرقی اضافه کرد: این دانشجویان ناقص از این دانشگاه میروند؛ نه مهندس خوبی میشوند و نه معلم خوبی!
دکتر شرقی تایید میکرد که سماجت بعضی نمایندگان یا وزرای قبلی باعث تداوم این روند نادرست است. او دلیل این سماجت را منافع شخصی افراد میداند.
زلزله هم بیاید دیرتر به آموزشوپرورش میرسد
وی افزود: مشکل دیگر در وزارت آموزش و پرورش این است که این وزارتخانه بسیار کند است و «تحولات دیر به آن میرسد». مثالش هم آمدن دولت جدید و رخ ندادن تغییرات ضروری علیرغم گذشت بیش از 7 ماه از عمر دولت است.
شرقی میگوید تربیت معلم که آموزش و پرورش هزینهی زیادی برای آن میکند میتواند فقط یک دوره کوتاه مدت باشد که هم بازدهیاش بیشتر باشد و هم هزینهاش کمتر!
او به مسیر استاد شدن در وزارت علوم (سامانه جذب و مصاحبههای علمی و عمومی) اشاره کرد و گفت: چرا در وزارت آموزش و پرورش همین مسیر طی نمیشود؟!
دانشگاهداری و مدرسهداری باید تفکیک شوند
شرقی اضافه کرد: وزارتخانه اصرار دارد که وظیفه دانشگاه رجایی فقط تربیت دانشجوی لیسانس است درحالیکه این سخن با ماهیت یک «دانشگاه» واقعی همخوانی ندارد.
شرقی به توضیحات مالیان این نکته را اضافه کرد که اصلاً آموزش عالی (دانشگاه داری) و آموزش عمومی (مدرسه داری) باید از یکدیگر جدا شوند و همین اتفاق شاید قدری کارساز شود.
علی شرقی در پاسخ به سوال ما درباره عدالت آموزشی گفت که مشکل، بیشتر به تعارض منافع متولیان و سیاستگذاران آموزشی مربوط است که فرزندانشان را به مدارس غیرانتفاعی میفرستند یا خود، مدرسه غیرانتفاعی دارند.
از مهمانانمان پرسیدم که اگر تربیت معلم هنرستان تبدیل به یک دوره کوتاه شود دیگر اصلاً چه نیازی به وجود دانشگاه شهید رجایی با تعداد بالایی استاد تمام و سطح علمی بالا وجود دارد؟! پاسخشان این بود که میشود این دورههای کوتاه را در دانشگاه شهید رجایی برگزار کرد و این دانشگاه به سفارش وزارت آموزش و پرورش و تحت نظارت وزارت علوم مانند دانشگاههای دیگر کارشناس و کارشناس ارشد تربیت کند.
در پاسخ به این پرسش که “از نظر شما تغییرِ ممکنِ قابل انجام در کوتاه مدت چه میتواند باشد؟” دکتر شرقی گفت: کاهش جذب دانشجو در دانشگاه فرهنگیان و اصلاح ترکیب هیئت انتظامی دانشگاه یک اقدام ضروری در کوتاه مدت است.
صندوق ذخیره فرهنگیان، حیاط خلوت سودجویان | باید سهامی عام شود
نکته پایانی این مصاحبه در مورد صندوق ذخیره فرهنگیان بود. علی شرقی و عباس مالیان هر دو مدعی هستند که این صندوق حیاط خلوت بعضی افراد شده و در عین حال عایدی هم برای معلمان و کارکنان آموزش و پرورش ندارد؛ شرقی اضافه میکند در حقیقت این صندوق، ذخیره فرهنگیان نیست بلکه ذخیره مدیران آموزش و پرورش است.
به نظر علی شرقی وزارت آموزش و پرورش باید صندوق ذخیره فرهنگیان را رها کند تا به سهامی عام تبدیل شود و به بورس وارد شود. هر شخص به اندازه پولی که در صندوق دارد سهم داشته باشد و سود سهامش را دریافت کند. هیأت مدیره صندوق هم باید از طریق برگزاری انتخابات و توسط اعضای صندوق تعیین شود.
انتهای پیام