جامعه دربارهی مذاکرات ایران و آمریکا چه دیدگاهی دارد؟ | بازتاب امروز
فریبا نظری، جامعهشناس، در کانال تلگرامی خود نوشت: «مدتهاست موضوع و بحث مذاکرات میان ایران و آمریکا در جامعه ما مطرح است.
میخواهم بخشی از برداشت خود از کاوش میدانی بازتاب این موضوع در طول اسفند ۱۴۰۳ و فروردین ۱۴۰۴ در رویارویی و گفتو شنود با گروههایی از مردم در خیابان، بیمارستان، دید و بازدید نوروزی، پیادهروی و طبیعت گردی و نیز بررسی نظرات تعدادی از ایرانیان در شبکههای اجتماعی و رسانهها شامل طیفی متنوع از جنس، سن، تحصیلات، باورهای دینی و مذهبی، طبقه اجتماعی و اقتصادی، شغل، منطقه جغرافیایی زندگی (شهر، روستا، کلان شهر)؛ با شما در میان بگذارم:
۱- دسته نخست به اصل مذاکرات، با تردید نگریسته و آن را یک بازی سیاسی میدانند. و اساساً معتقدند این موضوع در صورت محقق شدن به شکل واقعی، نتیجهای برای مردم و جامعه ایران نخواهد داشت.
این گروه بخشی از جامعه هستند که اعتماد اجتماعی خود را به حاکمیت [دولت به معنای عام] و سیاست دولتهای آمریکا و دیگر کشورهای دنیا، تقریباً از دست دادهاند. نکته جالب در این دسته، هم رأیی افراد مختلف ساکن در روستا و شهر، زن و مرد، با تحصیلات و درآمد اقتصادی بالا و پایین، و از هر دو طیف باورمندان دینی و غیر دینی است.
۲- دسته دوم، مذاکرات و حواشی آن را بحثی کاملاً جدی و مهم میدانند. اخبار آن را به طور مستمر دنبال میکنند، درباره آن تحلیل و نظر دارند و کاملاً موافق انجام مذاکرات بوده اگرچه شیوه مطلوب آن را به طور مستقیم میدانند.
گفتوگو کنندگان و نظر دهندگان این دسته، بیشتر افراد با تحصیلات بالاتر، امیدوار به اصلاحات عمیق و گسترده در [دولت به معنای عام] و برخی حتی کاملا معتقد و دارای اعتماد اجتماعی بدان، از هر دو طیف زنان و مردان، باورمندان دینی و غیر دینی، بیشتر مقیم شهرهای بزرگ داخل کشور و برخی نیز ساکن خارج از کشور هستند.
۳- دسته سوم، مخالف هر نوع مذاکره ایران و آمریکا هستند. اما این دسته خود به دو گروه تقسیم میشوند:
۳-۱ گروهی که بیشتر طرفداران [دولت به معنای عام] و شیوهی حکمرانی آن هستند و دشمنی و مبارزه با آمریکا را بخش جدایی ناپذیر باورهای دینی و سیاسی خود و نشان همیشگی انقلاب اسلامی سال ۵۷ و نظام جمهوری اسلامی میدانند. موافقان این نظر شامل زن و مرد، گروههای سنی جوان تا سالمند، مقیم کلان شهرها یا شهرهای کوچک، دارای سطوح متفاوت طبقه اقتصادی هستند.
۳-۲ گروه دیگر مخالفان نظام جمهوری اسلامی در داخل و خارج از کشور هستند که از آن عبور کرده و آن را دارای شرایط اصلاح و تحول نمیدانند. آنها هر نوع مذاکره ایران و آمریکا را سبب، تقویت نظام حکمرانی و تداوم بقای آن و به تاخیر افتادن گذار از آن میدانند. نظامی که اعتماد اجتماعی شان به آن صفر است.
در این گروه شاغلان و بازنشستگان مشاغل مختلف، فعالین سیاسی، ایرانیان مهاجر خارج از کشور از هر دو طیف زنان و مردان با تنوع باورهای سیاسی و از طبقات مختلف اقتصادی اما بیشتر در گروه سنی ۵۰ سال به بالا دیده میشوند.
۴- دسته چهارم، بخشی از جامعه است که ترکیبی از دسته نخست و گروه ۲-۳ از دسته سوم هستند. این گروه مذاکره برایشان اهمیتی ندارد و ممکن است با آن مخالف هم باشند اما از آن صحبت کرده و پیگیر آن هستند چون نفس مذاکره جمهوری اسلامی را شکست آن در برابر الزام آمریکا برای مذاکره دانسته و به نوعی از این شکست خرسند هستند، زیرا خود را آسیب دیده و رنج کشیده از شیوههای حکمرانی این نظام و سیاست مبارزه با آمریکای آن میدانند.
این دسته بخش زیادی از جامعه را در برمیگیرد، شامل طبقه متوسط فقیر شده، از زنان و مردان، بیشتر از گروههای سنی بالاتر از ۴۰ سال و از هر دو طیف باورمندان دینی و غیردینی.
۵- دسته پنجم، بخشی از جامعه که نسبت به موضوع مذاکرات، بی تفاوت بوده و اساسا گویی این رخداد وجود ندارد. اخبار آن را دنبال نمی کنند و در فهرست مسائل و موضوعات مورد علاقه و اولویت دار ایشان نیست. بیشتر این گروه زنان و مردان از گروه سنی جوانی هستند از طبقه متوسط به بالا که از نظام جمهوری اسلامی، عبور کردهاند.
۶- دسته ششم شامل بخشی از جامعه است که موضوع مذاکرات برایشان، جدی و مهم است. اخبار آن را دنبال میکنند و دربارهی آن تحلیل و تفسیر ارائه میدهند.
اما خیلی موافقتی با انجام مذاکرات ندارند و معتقدند با وجود جمهوری اسلامی و سیاستهایش در یک سوی این مذاکرات، هیچ نتیجهی مطلوبی برای جامعه ایران بدست نخواهد آمد. و تنها دستاورد خروجی این گفتوگو، مصالحه با واگذاری امتیازات فراوان به آمریکا به قیمت بقای نظام حکمرانی فعلی در ایران است. افراد این گروه بیشتر فعالین سیاسی، استادان دانشگاه، فعالین رسانههای داخل و خارج از کشور هستند.»
انتهای پیام