فریبا نظری: ویرانشهر ناکجاآبادی تخیلی متعلق به آینده بشر نیست | بازتاب امروز
فریبا نظری، جامعهشناس، گفت: هسته اصلی فضاهای دیستوپیایی یا ویران شهری در آثاری همچون «دانه انجیر معابد»، «اشباح گویا»، «پاپیون»، «انجمن شاعران مرده»، و «پرواز بر فراز آشیانه فاخته»؛ دیده میشود. این آثار به خوبی نشان میدهند که چگونه فرادستان قدرت مدار در قامت «پدر خانواده»، «نهاد کلیسا»، «رییس زندان»، «مدیر مدرسه»، و «مدیر آسایشگاه»؛ میتوانند در نقش عاملیت ایجاد محیطهای سرکوبگر و ضد انسانی ظاهر شوند.
به گزارش دریافتی بازتاب امروز، کانون زندانیان سیاسی مسلمان پیش از انقلاب، چهارشنبه دهم اردیبهشت ۱۴۰۴، میزبان فریبا نظری جامعهشناس و پژوهشگر گروههای اجتماعی با موضوع بررسی مفهوم ویران شهر یا دیستوپیا در برخی آثار سینمایی ایران و جهان بود.
در این نشست که با هماندیشی علاقمندان به این موضوع برگزار شد، پس از پخش ترانه – سرود «خون ارغوانها» و توضیحات قائم مقام دبیرکل کانون دربارهی این کانون و فعالیت های آن، با نمایش سکانسهایی از فیلمهای: «دانه انجیر معابد/ محمد رسولاف»، «اشباح گویا/ میلوش فورمن»، «پاپیون/ فرانکلین شافنر»، «انجمن شاعران مرده/ پیتر ویر»، و «پرواز بر فراز آشیانه فاخته/ میلوش فورمن»؛ آغاز شد.
فریبا نظری با توضیح زمینه پیدایش و تعریف مفاهیم «اتوپیا» ( آرمان شهر) و «دیستوپیا» (ویران شهر)، و مفهوم «هتروتوپیا» یا دیگر مکان با تعریف «میشل فوکو»؛ از روایت خود نیز در این باره سخن گفت و اشاره کرد چگونه فضاهای هتروتوپیایی چون زندان، مدرسه و آسایشگاه؛ میتواند به ویران شهر تبدیل شود.
وی عناصر هسته اصلی دیستوپیا یا ویران شهر را، سرکوب و نبود آزادی، کنترلگری، خشونت، تحقیر، شکنجه فیزیکی و روانی، نابرابری و تبعیض، تخریب روابط و همکنشی انسانها با یکدیگر و با طبیعت و محیط زیست، ناامیدی و احساس مرگخواهی مداوم، بی هویتی و سرگشتگی در برابر فرادستان قدرت مدار؛ برشمرد. دیستوپیاها جوامعی را به تصویر میکشند که در آنها آرمانهای به ظاهر خوب به نتایج فاجعهبار و ضدانسانی منجر شده و میشوند.
نظری افزود: معتقدم ویران شهرها اکنون دیگر ناکجاآباد هایی تخیلی متعلق به آینده بشر نیستند. بلکه موقعیتهای عینی و واقعی سیال و خطرناکی هستند که در بسیاری از محیطهای دربرگیرندهی ما وجود داشته یا در حال شکلگیری اند.
این جامعهشناس شباهت شخصیتهای کنترلگر و عاملیت سرکوب در ویران شهرها را چنین عنوان کرد: خشونت ورز، متوهم همه چیز دان، لذت از آزار و شکنجه افراد و درد و رنج آنها، ترسو و بی اعتماد به دیگران، کنترلگر، تفتیش عقاید، مخالف با هرگونه تغییر، دارای شخصیت حقیر تحقیرگر، استفاده ابزاری از قانون/ دین/اخلاق و آموزش برای شکنجه و سرکوب، گریز از همکنشی و روابط انسانی با دیگران، تبعید معترضان و آزادی خواهان، مقابله با امید و عواطف خوشایند انسانی مانند عشق، فداکاری، همدلی و شور زندگی.
فریبا نظری سپس با اشاره به محتوای آثار نمایش داده شده به واکاوی ویژگیهای ویران شهری در آنها پرداخت و ادامه داد، شخصیت «ایمان»، پدر خانوادهای که نقش قاضی تحقیق در دانه انجیر معابد را ایفا میکند دارای این ویژگیهای دیستوپیایی در خانواده و جامعه است که نه تنها هیچ حقی برای معترضین در جامعه قائل نیست که حتی این حق را برای دخترانش نیز به رسمیت نمیشناسد، تا جایی که با آنها مانند مجرمان رفتار کرده و از ایشان بازجویی نموده و اعتراف اجباری میگیرد.
دیگر شخصیت مشابه دیستوپیایی، «کشیش لورنزو»، نمایندهی نهاد کلیسا در اثر اشباح گویا است که با تفتیش عقاید در حوزه خصوصی افراد، خود را محق میداند که با شکنجه از دختر جوان خانوادهای اعتراف اجباری بگیرد و او را در سیاهچال زندانی نماید.
مدیر کالج دانش آموزی «ولتن» در انجمن شاعران مرده، هم عاملیت فضای دیستوپیایی و ویران شهری در این مدرسه است. وی از نهاد آموزش بهعنوان ابزاری برای کنترل و سرکوب آزادی و هویت شخصی دانش آموزان و تحقیر آنان، بهره میبرد.
پرستار «راچد» در پرواز بر فراز آشیانه فاخته، دیگر شخصیت مشابه با افراد نامبرده بهعنوان یک عاملیت ویران گر در آسایشگاه روانی است که از درد و رنج بیماران، لذت برده و با نظم شکننده و شیوههای همراه با شکنجه و خشونت؛ هیچ حق انسانی برای این افراد قائل نیست و هر گونه اعتراض بر این وضعیت غیر انسانی را به شدت و با برچسب رواندرمانی سرکوب میکند.
فریبا نظری به مقاومت شگفت آور «پاپیون» بهعنوان یک زندانی در روایت تصویری فضای دیستوپیایی زندان و تبعید و شکنجه و تحقیر فیلم پاپیون در برابر عاملیت ایجاد این فضای ویران شهری از سیستم قضایی تا مدیر زندان و شکنجهگران که درد و رنج را بر وی روا میدارند تا شور زندگی را در او ازبین ببرند، تصویرگر اراده و امید برای رسیدن به آزادی و رهایی از ویران شهری دانست که قصد نابودی او را دارند.
آنجا که فریاد میزند: «آهای حروم زادهها! من هنوز زنده ام».
فریبا نظری در ادامه افزود: همانطور که در این آثار میبینیم در مقابل عاملیت های دیستوپیایی، همواره کنشگرانی در نقش عاملیت های مقاومت کننده به چشم میخورند که در این ویژگیها، اشتراک دارند:
مقاومت در برابر سرکوب، کنترلگری، اصرار بر گفتوگو برای رسیدن به رهایی از سلطه و کسب آزادی و حقوق انسانی، دارای امید و شور زندگی، درک هم کنشی و روابط انسانی همراه با تبادل احساسات، شجاعت و جسارت در مقاومت و کنشگری، پشتکار و اراده قوی برای رسیدن به آزادی، تغییر خواه و تحول جو، علاقمند به اشتراک نظر و همیاری در مقاومت و کنش جمعی، و گاهی هم نقش شدن در خشونتورزی و انتقام با ویرانگران.
این نشست با اعلام نظر و دیدگاه خاص حاضران و پرسش های چند تن از آنان و پاسخ فریبا نظری بدانها، و اهدای کتاب فرهنگنامه زندانیان سیاسی دورهی پهلوی دوم با عنوان «دلدادگان آزادی» از آثار منتشره کانون زندانیان به وی پایان یافت.
انتهای پیام