نگهداری افراد مسن در خانه سالمندان؛ آری یا خیر؟ | بازتاب امروز
فاطمه فرجی در سایت اصفهان زیبا نوشت: «دو سه ماهی با دیگر خواهر و برادرهایش مشورت کرده بود؛ نمیدانست کار درستی انجام میدهد یا نه! هنوز هم با خودش کلنجار میرود که آیا بردن پدر 79 سالهاش به خانه سالمندان کار درستی است یا نه: «نه من و نه دیگر خواهر و برادرهایم، توانایی نگهداری از پدر پیرمان را نداشتیم. همهمان شاغل بودیم؛ درحالیکه او نیاز به مراقبت 24 ساعته داشت و نمیشد او را لحظهای تنها گذاشت.»
سعید میگوید حالا دو ماهی است که پدرش در خانه سالمندان زندگی میکند؛ جایی که هنوز اذهان عمومی نسبت به آن نگاه خوبی ندارند و برخیها معتقدند که حضور سالمندان در آنجا باعث آزار و اذیتشان میشود: «حدود سه سال از پدرم مواظبت کردیم و به صورت نوبتی پیش او ماندیم؛ اما واقعیت این است که در این مدت، زندگی خودمان هم فلج شد و نمیتوانستیم حتی به کارهای روزمرهمان برسیم.
به ناچار مجبور شدیم او را به خانه سالمندان ببریم؛ هرچند خودش هم در وهله اول، موافق نبود و خیلی تلاش کرد تا ما را منصرف کند؛ اما چاره چه بود؟ یا باید تنها زندگی میکرد یا اینکه در کنار هم سن و سالهای خودش در خانه سالمندان. حداقل آنجا با پیرمردها صحبت میکرد و حوصلهاش سر نمیرفت؛ ضمن اینکه از او مواظبت میکردند.»
امثال سعید کم نیستند؛ فرزندانی که توان نگهداری از پدر یا مادر پیر خود را ندارند و اما از سوی دیگر، نمیتوانند آنها را به امان خدا بسپارند.
سارا هم میگوید که حدود سه سال است به همراه خواهر و برادرهایش به خانه پدرش میرود تا از پدر 85 سالهاش مواظبت کند: «مسیرمان دور است و پیر راه شدهایم. پدرم از تنهایی میترسد و با اینکه سالم است اصرار دارد، او را حتی برای لحظهای تنها نگذاریم. شرایط برای ما خیلی سخت است؛ اصلاً از زندگی خود جا ماندهایم. برای همین هم تصیم گرفتهایم او را به خانه سالمندان ببریم؛ البته از وقتی این مساله را مطرح کردهایم، بسیاری از دوستان و آشناهایمان شروع کردند به مخالفت و نصحیت ما.»
سارا میگوید اما هیچ کدام از آنها درکی از شرایط فعلی ما ندارند: «خود ما نیز تمایلی به این کار نداریم؛ اما بههرحال هر کدام زندگی خود را داریم و بیشتر از این نمیتوانیم فرزندانمان را تنها بگذاریم؛ ضمن اینکه نگهداری از سالمند واقعاً سخت است و انرژی بالایی میبرد.»
اما و اگرهای زندگی در خانه سالمندان
زندگی در خانه سالمندان در جامعه، همیشه با اما و اگرهای زیادی مواجه بوده و مخالفتها و موافقتهای خاص خود را داشته است.
نسیم قربانی، روانشناس در خصوص لزوم توجه به شرایط جسمی پیش از سالمندی به «اصفهانزیبا» میگوید: گذار از جوانی به سالمندی منجر به تغییرات بدنی و ذهنی زیاد در افراد میشود. برخی از افراد در اواخر بزرگسالی یا سالمندی که حدوداً از سن ۶۵ سالگی آغاز میشود، دچار نواقص و اختلالهایی نظیر افسردگی، اضطراب و اختلالهای مغزی از جمله آلزایمر میشوند که این موضوع مستلزم توجه طبی و روانپزشکی است.
او میافزاید: اختلالهای بسیار شایع در دوران سالمندی شامل افسردگی و اضطراب و آلزایمر هستند. افسردگی که بسیار شایع و همهگیر است در این مرحله از زندگی خود را با علائمی مثل غمگینی و ناامیدی، خلق افسرده، کاهش علاقه به امور زندگی، احساس بیارزشی و خستگی، بیاشتهایی و… نشان میدهد.
او در خصوص فعالیتهای مفید برای سالمندان به فعالیتهای کاربردی در این زمینه، مداخلات رواندرمانی و روانپزشکی بهمنظور افزایش میزان امید به زندگی در این افراد و انجام فعالیتهایی مانند مرور زندگانی، حفظ تن انگاره و انسجام جسمی، کنار آمدن با مرگ عزیزان، پذیرش پیامدها و معانی ضمنی بازنشستگی، کاهش دلبستگی به امور دنیوی، پذیرش نارسایی اندامهای بدن بر اساس برنامه ژنتیکی فرد اشاره میکند.
به گفته این روانشناس، از طرفی دیگر برای سالمند لازم است که سطح فعالیتهای اجتماعی خود را تا حدی حفظ کند، زیرا این موضوع برای سلامت جسم و انتقال حس کفایت بسیار حائز اهمیت است.
قربانی در خصوص پیامدهای تنهایی سالمندان به مواردی همچون توجه بیشتر به نشانههای پیری، فقدان همسر و دوستان و آگاهی مدام از محدودیت زمان اشاره میکند و میگوید: بازنشستگی و پیامدهای آن از دیگر عوامل قابل توجه در ایجاد اختلالها و مشکلات دوران پیری است؛ بهخصوص اگر منجر به مشکلات اقتصادی، احساس مؤثر نبودن و تنهایی شود که زمینه را برای تشدید معضلهای دیگر مهیا میکند. اگرچه افسردگی دیررس یا افسردگی در سنین بالا کمتر رخ میدهد، اما در صورت وقوع ممکن است شبیه به زوال عقل (دمانس) بهنظر برسد.
اینگونه که این روانشناس میگوید: بهداشت روانی خوب و سلامت جسمی در طول عمر از بروز چنین مشکلاتی پیشگیری میکند.
اگرچه همه این موارد به کاهش کیفیت زندگی فرد سالمند منجر میشود، اما برای این وضعیت دو راه حل وجود دارد؛ اولین راهحل زیستن در کنار خانواده و نزدیکان و دومین اقامت در مراکز اقامتی مخصوص سالمندان است.
مراکز مراقبت از سالمند، یار خانوادهها
یک فعال حوزه سالمندان میگوید: هنگامی که سالمند در کنار خانواده زندگی میکند، ممکن است به کمکهای مراقبتی نیاز داشته باشد. به این منظور مراکز پرستاری در منزل ایجاد شدهاند تا با استفاده از نیروهای آموزشدیده و با اخذ مجوز از وزارت بهداشت، به کمک سالمندان و خانوادههای آنها در زمینههای مراقبتی و سلامت همچون بررسی فشار خون، قند خون، تزریقات و سایر کمکهای اولیه بشتابند.
به گفته فاطمه سعیدی، پیش از این، این مراکز در کشور ما شناخته شده نبودند، اما این روزها خوشبختانه شناخت بیشتری نسبت به آنها شکل گرفته و اطلاعاتشان روی سایت بهزیستی هم قرار گرفته است. این مراکز از 2 تا 18 ساعت خدماترسانی دارند. به این ترتیب در مواقع ضروری خانوادهها میتوانند از کمک آنها در مراقبت از سالمندان خود استفاده کنند.
به گفته مدیر یکی از این مراکز خدمات پرستاری در منزل در اصفهان، هزینههای مراقبت از سالمند در خانه، حدوداً ساعتی 80 هزار تومان و هزینه ویزیت، تزریقات و… نیز بر حسب خدمت متغیر است، برای مثال حق الزحمه تزریق سرم به سالمند در خانه در حال حاضر (تیرماه 1404) حدود 600 هزار تومان است.
هزینه نگهداری سالمند در خانههای سالمندان به مراتب بیشتر است. این مدیر میگوید: هزینه نگهداری سالمند برای یک ماه بسته به شرایط سالمند از جمله نیاز به پوشک داشتن یا نداشتن، حضور در اتاق یک تخته یا دو تخته یا سالن عمومی و موارد مشابه بین 15 تا 20 میلیون تومان است.
خانم انتشاری، فعال اجتماعی نیز در خصوص فواید و مضرات زیستن در مراکز اقامتی سالمندان میگوید: در کشورهای پیشرفتهتر، اقامت در مراکز مخصوص سالمندان یک امر کاملاً عادی و پذیرفته شدهاست. اما در کشور ما به دلیل اختلاف فرهنگی، سالمندان به واسطه داشتن حق پدری یا مادری، تجربه و دانش بیشتر زندگی، دارای احترام بوده و زندگی با آنها، از سوی بسیاری از خانوادهها، مایه برکت خانواده محسوب میشود.
با سالمندان چه باید کرد؟
متأسفانه تغییرات اجتماعی دهههای اخیر که ناشی از نفوذ مدل زندگی غربی است، موجب شده تا الگوی زندگی برخی از خانوادهها تغییر یافته و آن احترام سابق برای سالمندان در این خانوادهها رواج چندانی نداشته باشد.
برای این افراد، خوشبختانه اقامت در خانههای سالمندان میتواند بسیاری از نیازهای آنها همچون نیاز به همدم، مراقبتهای سلامتی و بهداشتی و فعالیتهای جسمی و ذهنی را براورده سازد، اما باید اذعان کرد برای فردی که عمری در یک خانواده گرم و صمیمی زندگی کرده، زندگی به دور از اعضای خانواده و عزیزان میتواند بسیار دشوار باشد و بهتر است هم خانواده و هم خود فرد سالمند، با اندیشیدن تدابیری همچون زندگی در نزدیکی فرزندان و نزدیکان، درک تغییرات دوران سالمندی، کاهش توقعات طرفین و بطور ساده در پیش گرفتن روشی کجدار و مریز، به همزیستی مسالمت آمیزی روی بیاورند.
از سوی دیگر در مورد سالمندی که سالها تنها بوده و فرزند یا فرزندانی ندارد یا نزدیکان او توجه و محبت لازم را ندارند، زندگی در یک خانه سالمندان به مراتب بهتر از تنها ماندن است.»
انتهای پیام