پایتخت 7 به روانشناسان توهین کرد یا آینه گرفت؟ | نقدی به نامهی رئیس سازمان نظام روانشناسی | بازتاب امروز
نگار فیضآبادی، بازتاب امروز: رئیس سازمان نظام روانشناسی نامهای خطاب به رئیس صداوسیما نوشته است و در آن نامه خواستار «برخورد جدی» با سازندگان سریال پایتخت شده است.
طبق نامهی دکتر فتحی آشتیانی، «متاسفانه آنچه اخیرا در سریال پایتخت ۷ که از شبکه یک سیما در حال پخش است به نمایش در آمده با هیچکدام از اصول و مبانی درمانگری هماهنگی ندارد و از یک سو اهانت و بیحرمتی به جامعه روانشناسان و مشاوران کشور شده و از سوی دیگر تاثیر سو و غیرقابل جبران به مراجعهکنندگان به روانشناسان و مشاوران گردیده و منجر به اعتراض گسترده متخصصین حوزه سلامت روانی شده است.»
البته باید از آقای فتحی آشتیانی پرسید منظورتان از «برخورد جدی» چیست؟ توبیخشان کنند؟ جریمه بگیرند؟ بگویند از جامعهی روانشناسان عذرخواهی کنند؟ بگویند دیگر حق ندارید سریال بسازید یا حق ندارید با شغل «مقدس» روانشناسی شوخی کنید؟
به جز برخی از خطوط قرمز، هیچ چیزی آنقدر مقدس نیست که نشود با آن شوخی کرد. مخصوصا وقتی برخی از سوژههای شوخی، مثال واقعی هم دارند!
هرکسی حق انتقاد دارد اما مسئله این است که نقدها چقدر منطقی هستند. تصویری که از درمانگران/ مشاوران در سریال پایتخت نشان داده است، آنقدری کاریکاتوری و اغراق شده است که مخاطب هم میتواند آن را تشخیص بدهد.
احتمالا بسیاری از مراجعان، متوجه فاصلهی این تصویر کمیک سریال با واقعیت میشوند. مدتهاست که بخشی از مردم با مشخصات روانشناس متخصص آشنا شدهاند؛ آن هم نه توسط اطلاعاتی که سازمان نظام روانشناسی به آنها داده است، بلکه از طریق اینستاگرام با ردفلگها (خطوط قرمز) و اصطلاح «تراپی» آشنا شدند.
این در حالیست که سازمان نظام روانشناسی میتوانسته بارها موثرتر از فضای مجازی باشد اما میبینیم که چنین اتفاقی نیفتاده است تا وقتی که سریالی پخش شود و ریاست سازمان واکنش نشان بدهد!
کسانی که اعتقادی به درمان فردی نداشته باشند، اساسا برایشان فرقی نمیکند روانشناس حرفهای چه تفاوتی با غیرحرفهایها دارد. آنها معمولا روانشناسها را با لقب «دیوانه» خطاب میکنند که البته اگر تعصب را کنار بگذاریم، میبینیم دربارهی برخی از روانشناسها خیلی هم بیراه نمیگویند.
همین دو سه سال پیش بود که یکی از مدیران مراکز مشاوره در یکی از دانشگاههای مطرح، در همایش روز روانشناس به صراحت اعلام کرد «به دوستانم سپردم برای ۱۰ سال آینده یک تخت در بیمارستان روزبه برایم رزرو کنند! اینقدر که فشار روی ما روانشناسها هست.» بله، این چشماندازی است که یک روانشناس و مدیر یک مجموعهی روانشناسی مشهور دارد!
علتش هم این است که بسیاری از درمانگران، اعتقادی به درمان فردی ندارند و بعد از مدتی دچار فرسودگی میشوند اما تقریبا هیچ کاری برای آن انجام نمیدهند!
اگر ناراحت شدید که چرا مشاوری که در سریال پایتخت نشان داده شده، شبیه دیوانههاست، به این فکر کنید که چنین شرایطی در واقعیت رخ میدهد اما کسی برای آن کاری انجام نمیدهد. البته نمیگویم همیشه، اما تعداد روانشناسهای شبیه سریال پایتخت اصلا کم نیست.
تقریبا به جز معدود روانشناسانی که تحت نظارت کار میکنند و درمان میشوند، بقیهی مشاوران وقت و هزینهای برای این کار اختصاص نمیدهند! شاید چون خودشان را سالمتر از مراجعانشان میبینند!
در آن نامه نوشتهاید سازمان «با بیش از ۷۲ هزار عضو کارشناسی ارشد و دکترای تخصصی، بزرگترين نهاد مسئول در مورد سلامت روانی کشور» است. کاش بگویید چند نفر از این اعضا درمان شدهاند؟ چند نفر از کسانی که در جایگاه درمانگر نشستهاند و با مجوز سازمان کار میکنند، برای سلامت روان خودشان کاری کردهاند؟
فراموش نکنیم که درمانگرِ درمان نشده، از تاثیر مشاوری که در پایتخت دیدید، هزار بار آسیبزنندهتر است.
درطول چند ماه گذشته، افراد زیادی در محافل مختلف گلایه داشتند که سازمان نظام روانشناسی به دلیل مسائلی که دربارهی انتخابات آن مجموعه داشته است، هنوز به پروندهی شکایتهای ما رسیدگی نکرده است.
از طرف دیگر بارها در فضای مجازی دربارهی رفتارهای غیرحرفهای روانشناسهایی شنیدهایم که اتفاقا از سازمان پروانه داشتند! این مسئله نشان میدهد که مجوز، دانش و رتبهی بالا در آزمونها تضمینکنندهی سلامت روان یک درمانگر/ مشاور نیست.
بنابراین به نظر میرسد سازمان نظام روانشناسی، کارهای روی زمین ماندهی بسیاری دارد که اگر به آنها رسیدگی کند، میتواند کار حرفهای انجام دهد، برداشت عامهی مردم دربارهی روانشناسان را اصلاح کند و حتی تبدیل به منبع موثقی شود که هنرمندان خودشان برای دریافت مشاوره برای کارشان سراغ این سازمان بروند، وگرنه نامه زدن که زمان زیادی نمیبرد!
انتهای پیام