چرا نباید «محتوای حساس» را بینیم، لایک کنیم و بهاشتراک بگذاریم؟ | بازتاب امروز
نیاز زرینبخش در سایت نوشدارو نوشت: «وقتی یک فاجعه رخ میدهد، تصاویر و ویدیوهای آن بلافاصله در اینترنت دستبهدست میچرخند. اخبار در جهان فعلی به سرعت منتشر میشوند و این یکی از مزیتهای اینترنت است. اما در کنارش با یک آسیب مهم مواجه هستیم که سلامت ذهن و روانمان را بهشدت تحت تاثیر قرار میدهد.
بسیاری از تصاویر و ویدیوهایی که منتشر میشوند، حاوی صحنههایی دلخراش هستند و اکثر افراد بدون توجه به عواقب، آنها را بهاشتراک میگذارند. اما ظرفیت مغز انسان برای پردازش اضطراب دارای محدودیتهایی جدی است؛ محدودیتهایی که اگر نادیده گرفته شوند، ما را در خطر فرسودگی و حتی فروپاشی روانی قرار میدهند.
محتوای حساس چیست؟
طیف گستردهای از تصاویر و ویدیوها جزو دستهبندی محتوای حساس (sensitive content) قرار میگیرند. قاعدتا نیازی به ذکر همه آنها نیست اما برای مثال میتوان از خشونت، تروریسم، خودکشی، کودک آزاری، سواستفادهی جنسی و… نام برد.
ما به شکلی بیسابقه در معرض رویدادهای دلخراش قرار گرفتهایم و گویی به ایستگاه دریافت حادثه تبدیل شدهایم. امروز هر فردی در هر گوشهای از جهان، با چند کلیک به عمیقترین لایههای رنج بشری دسترسی دارد.
ذهن ما، اگرچه برای درک و پردازش جهان پیرامون طراحی شده اما برای بلعیدن یکبارهی تمام مصیبتهای جهان آمادگی ندارد. حالا چرا ذهن ما در برابر چنین وضعیتی تا این اندازه آسیبپذیر است؟ چرا علیرغم وجود هشدارهایی همچون «محتوای حساس» که برای محافظت از سلامت روان ما طراحی شدهاند، باز هم به مشاهدهی آن تمایل داریم؟ و مهمتر از آن، چگونه میتوانیم از خودمان در برابر این هجوم بیامان مراقبت کنیم؟
هشداری که اثر معکوس دارد: چرا «محتوای حساس» باعث جلب توجه میشود؟
روانشناسی تکاملی پاسخی جالب به این پدیده میدهد: مغز ما بهطور طبیعی از یک «سوگیری منفی» برخوردار است. این ویژگی مغزی باعث میشود ذهن انسان تهدیدها را مهمتر از فرصتها درک کند و اخبار منفی را عمیقتر و طولانیتر در حافظه ثبت کند. چنین سوگیری در دوران پیشاتاریخی، برای بقای انسان حیاتی بود؛ زیرا در آن دوران، نادیده گرفتن تهدید میتوانست به قیمت جان فرد تمام شود. این ویژگی که زمانی ضامن بقا بود، امروز، در عصر بمباران خبری، به یک نوع آسیبپذیری بدل شده است.
در این میان، هشدارهای «محتوای حساس» که رسانهها و شبکههای اجتماعی برای مراقبت از سلامت روان طراحی کردهاند، همواره کارکرد مطلوبی ندارند. در واقع، پژوهشها نشان میدهند که این هشدارها، گاهی بیش از آنکه نقش محافظتی داشته باشند، خود به منبع اضطراب تبدیل میشوند.
مطالعهای در سال ۲۰۲۳ نشان داد که مواجهه با پیام هشدار محتوای حساس در اینستاگرام، حتی بدون مشاهدهی تصویر اصلی، میتواند اضطراب و عاطفهی منفی را افزایش دهد. به بیان دیگر، دیدن هشدار دربارهی محتوای دلخراش، ذهن را درگیر انتظار یک تهدید میکند؛ انتظاری که به خودی خود میتواند آسیبزا باشد. این پدیده نشان میدهد که گاهی خود پیشبینی خطر، بهاندازهی خودِ خطر میتواند روان ما را تحت فشار قرار دهد.
از سوی دیگر، بسیاری از افراد هشدارهای محتوای حساس را نادیده میگیرند و حتی بهواسطهی آنها کنجکاوتر میشوند که محتوا را مشاهده کنند. این پدیده که به «اثر پاندورا» معروف است، ریشه در تمایل ذهن ما به شکستن مرزهای ممنوعه دارد: هر چیز ممنوع، جذاب به نظر میرسد!
در کنار اینها، پدیدهی نسبتاً جدید «مصیبتگردی» یا «دومسکرولینگ» (Doomscrolling) نیز وضعیت را وخیمتر کرده است. مرور بیوقفهی اخبار ناگوار در شبکههای اجتماعی، اگرچه در ظاهر با انگیزهی کسب آگاهی انجام میشود، اما در عمل چرخهای از اضطراب، افسردگی و اختلالات خواب ایجاد میکند.
با اینهمه، زندگی در منطقهای که بهصورت تاریخی و جغرافیایی مستعد انواع بحرانهاست، این مواجههی غیرعمدی را افزایش میدهد. یک توییت اتفاقی، یک استوری اینستاگرام یا نوتیفیکیشن خبر فوری میتواند بهسرعت ذهن ما را درگیر اضطرابی کند که شاید آن را پیشبینی نکردهایم. بهعبارتی، ما در عصر حاضر قربانیانی هستیم که حتی کنترل چندانی روی «ندیدن» نداریم؛ خبرهای بد خودشان ما را پیدا میکنند.
پیامدهای روانی مواجههی بیوقفه با محتوای حساس
مواجههی مداوم با محتوای دلخراش، پیامدهای سنگینی برای روان انسان دارد. پژوهشها نشان دادهاند که دیدن اخبار و تصاویر فاجعهبار، حتی بدون تجربهی مستقیم آنها، میتواند به اضطراب مزمن، افسردگی، اختلال خواب و حتی علائمی شبیه به اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) منجر شود.
در چنین شرایطی، مغز وارد وضعیت آمادهباش میشود و با ترشح کورتیزول (هورمون استرس)، بدن را برای خطر احتمالی آماده میکند. اگر این وضعیت بیش از حد ادامه یابد، سطح بالای کورتیزول میتواند تمرکز را کاهش دهد، تحریکپذیری را بالا ببرد، سیستم ایمنی را تضعیف کند و حتی به اختلالات متابولیسمی منجر شود. این تأثیرات، در کودکان و نوجوانان بهمراتب شدیدتر است، چرا که مغزشان هنوز در حال رشد است.
به این فهرست عوارض میتوان نوعی «بیحسی هیجانی» را هم اضافه کرد؛ حالتی که در آن بهدلیل مواجههی مداوم با اخبار ناگوار، فرد بهتدریج حساسیت عاطفیاش را از دست میدهد و توان همدلی او کاهش مییابد. این بیحسی، هرچند در نگاه اول راحت به نظر برسد (با خود میگوییم «دستکم من دارم کمتر درد میکشم!»)، اما در عمل منجر به انزوای عاطفی و کاهش سلامت روانی و اجتماعی فرد میشود.
راهکارهایی برای مراقبت از خود
یک مطالعه نشان داده از هر ده نفری که از اینترنت استفاده میکنند، شش نفرشان با محتوای حساس مواجه میشوند، بدون اینکه لزوما به دنبال دیدن چنین محتوایی باشند! در واقع شبکههای اجتماعی و الگوریتمهای آنها ما را ناخواسته در معرض آنها قرار میدهند. در چنین وضعیتی، باید به فکر سپرهای روانی خود باشیم:
محتوای حساس را نبینید:
اگر محتوایی مواجه شدهاید که برچسب «sensitive content» دارد، جلوی حس کنجکاوی خود را بگیرید و از آن عبور کنید. کمی بالاتر در مورد ریشه علت کنجاویمان صحبت کردیم.
محتوای حساس را لایک نکنید و بهاشتراک نگذارید:
در صورت مواجهه با محتوای حساس به هیچ عنوان آن را لایک نکنید و بهاشتراک نگذارید. با این کار احتمال مواجهه دیگران را هم کاهش میدهید.
دیگران را در این مورد توجیه کنید:
خیلی اوقات افراد با هیجان، صحنههای دلخراش را برای دوستان و نزدیکان خود ارسال میکنند. در چنین شرایطی به آنها تذکر دهید.
کاربران مشکلساز را بلاک کنید:
کاربرانی که محتوای حساس را بهاشتراک میگذارند را بلاک کنید یا آنها را دنبال نکنید. خیلی اوقات در بسیاری از پلتفرمها امکان گزارش این موضوع وجود دارد که میتوانید از آن استفاده کنید.
اینترنت همه چیز را مقابل دیدمان گذاشته، اما نباید هرچیزی را دید!
ما نمیتوانیم فجایع را از جهانمان حذف کنیم و حتی شاید نتوانیم از مواجههی غیرارادی با آنها بهطور کامل دوری کنیم؛ اما لازم است با مراقبت آگاهانه از سلامت روانمان، هزینهی روانی این مواجههها را کاهش دهیم.
شاید به خاطر محل زندگیمان ناچار به دنبال کردن اخبار باشیم. اما برای حفظ روان، باید از دیدن محتوای حساس خودداری کنیم. فراموش نکنیم که ذهن ما نیازمند بازآموزی است باید بقا در زمانهی پراضطراب را بیاموزیم و فراموش نکنیم که نوشدارویی نیست که نیست…»
انتهای پیام