4میلیون افغان از ایران خواهند رفت! | بازتاب امروز
همشهری: سیاستهای دولت چهاردهم در قبال اتباع خارجی از اسفند سال ۱۴۰۳کلید خورد و براساس اطلاعات منتشر شده از سوی اداره کل امور اتباع و مهاجران خارجی وزارت کشور، این بار قرار است که این سیاستگذاری به نتیجه قطعی دست پیدا کند.
موضوع ساماندهی اتباع بهانهای شد تا میزگردی با عنوان«خروج اتباع غیرمجاز افغانستانی؛ چرا و چگونه؟» در روزنامه همشهری با حضور محمدتقی نقدعلی، نایبرئیس اول کمیسیون قضایی و حقوقی مجلس و الیاس کاتب، فعال رسانهای افغانستانی برگزار شود.
یکی از نکات مهم مطرح شده در این مناظره این بود که نایبرئیس کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس از کاهش جمعیت اتباع به 2میلیون نفر خبر داد و بر این اساس باید منتظر خروج نزدیک به 4میلیون اتباع از ایران ماند.
برنامهای که با تأخیر اجرا شد
در سالهای اخیر شاهد رها شدن موضوع اتباع خارجی بودیم، اما وزارت کشور دولت پزشکیان تلاش کرد تا در یک برنامه جدید، موضوع ساماندهی اتباع و اخراج اتباع غیرمجاز را در دستور کار خود قرار دهد. چرا تا به امروز موضوع اتباع غیرمجاز چندان مورد توجه قرار نگرفته بود؟
نقدعلی: براساس آمار ارائه شده از سوی وزارت کشور باید بگویم که 6میلیون و 170هزار تبعه خارجی در ایران حضور دارند و این رقم براساس اعلام دستگاههای دیگر به 7تا 8میلیون نفر میرسد. مجموع این آمار از جمعیت 72کشور جهان بیشتر است. حاکمیت و حکمرانی ما در ایران، چنین باری را بدون یک برنامه راهبردی و افق پیشرو تحمل میکند. از نظر من سیاستهای مقطعی بر محور انساندوستی موجب چنین فضایی شده است.
کاتب: من و طیفی که مانند من بهعنوان تبعه مجاز در ایران زندگی میکنند، نگرانیهایی که اتباع غیرمجاز دارند را تجربه نکردهاند، اما طیف بزرگی از اتباع هستند که این قانون بر زندگی آنها اثر میگذارد. ما همیشه میزبانی جمهوری اسلامی ایران را داشتیم و این موضوع قابل تقدیر است. آنهایی که به شکل غیرقانونی وارد ایران شدهاند، خودشان باید این موضوع را بپذیرند که بهدلیل غیرمجاز بودن حق زندگی در ایران را ندارند.
استفاده اتباع از یارانه و ربودن فرصتهای شغلی
استفاده اتباع از یارانه کالاهای اساسی موضوعی است که همواره مورد نقد است؛ این مسئله را چگونه میتوان رفع و رجوع کرد که هم شأن اتباع مجاز حفظ شود و هم منابع کشور بهصورت غیرشفاف مصرف نشود؟
کاتب: این حرف درست است؛ چراکه ایران در شرایط تحریم به سر میبرد و در این شرایط میزبان میلیونها تبعه افغان است. من در رابطه با مشاغل اتباع از واژه غصب کار در ایران استفاده میکنم.
نقدعلی: در حوزه مشاغل هم باید بگویم هر چند درست است که برخی اتباع در مشاغل سخت ورود پیدا میکنند که شاید شهروند ایرانی وارد نشود، اما شاهد هستیم که در بحث ساختمانسازی، اتباع به شکل تیمی کار را در دست گرفتهاند. برای روشن شدن بحث، کشور کویت را مثال میزنم. زندگی اتباع حتی مجاز در این کشور ممنوع شده است. با اینکه این اتباع ثروتهای هنگفتی در کویت داشتند، مجبور شدند که این کشور را ترک کنند. من نمیگویم که با اتباع افغانستانی در ایران اینطور برخورد شود، اما باید در این زمینه قوانین درستی اجرا کرد؛ بهویژه در بحث یارانهها که تبعه خارجی بهراحتی در حال استفاده از آن است.
تفکیک در سیاستهای اتخاذ شده
چطور میتوان مسیر ساماندهی اتباع را هموار کرد؟
کاتب: از نظر من باید تفکیکی میان افرادی که چند دهه در ایران هستند و اتباعی که بهتازگی وارد کشور شدهاند، ایجاد شود. پیشنهاد من این است که اگر میخواهید مشکل حل شود باید ساماندهی متفاوتی برای کسی که 50سال در ایران زندگی کرده و دیگر در خاک افغانستان جایی برای برگشت ندارد، صورت بگیرد. بهعبارتی این چالش بزرگی است که با حصارکشی و دیوارکشی که بین ایران و افغانستان شده و بسیار گسترده است هم حل نمیشود.
نقدعلی: من هم معتقدم که باید تفکیکی میان افرادی که از ایران اخراج میشوند، ایجاد شود؛ مانند افرادی که بهدلیل در خطر بودن جانشان، مستثنا شدهاند. براساس آخرین آمار از مسئولان وزارت کشور باید بگویم که ایران قصد دارد که سقف حضور اتباع خارجی را به حداقل 2میلیون نفر برساند؛ یعنی از تعداد 7تا 8میلیون تبعه خارجی باید به رقم 2میلیون نفر برسیم. در این میان کیفیت طرد اتباع هم کاملا رعایت شده است.
تنوع در صدور کارتهای اقامت
یکی از نکاتی که همواره از سوی اتباع مورد گلایه است، با بحث کارت اقامت گره خورده است. چالشهای این حوزه از منظر قانونگذار و اتباع در چه مواردی خلاصه میشود؟
کاتب: موضوعی که من بیشتر میخواهم از آن صحبت کنم، مربوط به افرادی است که از سوی دولت ایران، ساماندهی شدهاند و در مقاطع مختلف کارتهای اقامت برایشان صادر و گاهی صدور کارت متوقف شده است. این افراد با چالشهای مختلفی روبهرو هستند. بیشتر در بحث تحصیل افراد یا در حوزه اجاره خانه مشکلاتی دارند. افرادی که به شکل مجردی وارد ایران میشوند، چالشهایشان بسیار کمتر از کسانی است که بیش از چند دهه در ایران زندگی میکنند. من سؤالی دارم که چرا تفکیکی میان آن فرد مجرد که بهتازگی وارد ایران میشود با کسانی که دههها در ایران زندگی میکنند و مدارک شناسایی مختلف دریافت کردهاند، وجود ندارد. اتباع افغانستانی در ایران چالشهای زیادی دارند؛ مثلا کارتهای هویتی که دستگاههای مختلف در ایران به اتباع میدهند و بعد از مدتی تمدید نمیشود یا بحث مدارس و بیمه که مثلا مدتی بیمه سلامت به اتباع مجاز داده میشود و بعد آن را قطع میکنند یا از تبعه برای گرفتن کفالت، تذکره از دولت افغانستان میخواهند؛ درحالیکه آن افغانستانی امکان برگشت به کشور خود را ندارد و دهها مسئله دیگر که این راحتی راکه شما مثال زدید از بین میبرد.
نقدعلی: اکنون 17نوع کارت به اتباع از سوی فراجا، وزارت کشور، وزارت کار و… داده میشود. در سال 1403نزدیک به یکمیلیون از اتباع افغانستان بهعنوان مهاجر گردشگر به سفارت ایران در افغانستان مراجعه کردند و هرکدام یکمیلیارد تومان پرداخت کردند تا یک مدت در ایران باشند. نیروی انتظامی هر 3ماه یکبار ویزای توریستی این افراد را مهر میکند، آنها هم یک مبلغی دریافت میکنند. اینکه دستگاههای اجرایی ما به تبعه خارجی با نگاه درآمدزایی نگاه میکند، مشکلزاست. از نهاد سیاستگذاری داخلی که به یکمیلیون نفر با گرفتن یکمیلیارد تومان مجوز حضور میدهد باید پرسید که کدام تبعه افغانستانی برای گردشگری به ایران میآید؟ 90درصد این افراد برای کار به ایران میآیند.
غلبه جمعیتی اتباع در برخی محلهها
زندگی اتباع در برخی شهرها پررنگتر است؛ این همنشینی در کنار نزدیکی فرهنگی با مشکلاتی مرتبط با آموزش و درمان گره خورده است. بهنظر شما این موضوع چه نکاتی را به همراه دارد؟
نقدعلی: یکی از نمایندگان مجلس اعلام کرده بود که در برخی از محلهها غلبه جمعیتی ایرانی به اتباع، 20به 80است. این یک چالش جدی است. ما دوست داریم نسل مسلمان و شیعه زیاد شود، اما نکته اینجاست که این دسته از اتباع افغانستانی به محلههای قدیمی رسوخ پیدا کرده و بر بافت جمعیتی قدیمی و اصیل محل غلبه میکنند و آن را از بین میبرند.
کاتب: بدون شک اتباع افغانستان خود را ایرانی نمیدانند و اگر شرایط مهیا شود، آماده هستند که به کشور خود برگردند. من آسایش و رفاهی که آقای نقدعلی درباره زندگی اتباع افغانستانی در ایران میگویند را قبول ندارم؛ چون انسدادهای زیاد اجتماعی و قانونی پیش روی آنهاست. اینکه یک محدوده یا محله و حتی موضوع را به کل تعمیم میدهید، درست نیست.
چرا اخراج و بازگشت اتباع به ایران به یک داستان تکراری و چرخه باطل تبدیل شده است؟
نقدعلی: در مرحله اول باید طرد بهصورت جدی دنبال شود؛ طردی که مصادف با بازگشت نباشد و در مرحله بعد اتباعی که در ایران سوابق دارند و ماندنشان در ایران مضر نیست، با چارچوب قانونی ساماندهی شوند و ما به مدلی در رفتوآمد اتباع برسیم که هم برادران افغانستانی ما این حس را بکنند که ما قصد توهین به آنها را نداریم و هم ما از تغییر بافت فضای فرهنگی، اجتماعی و سیاسی کشورمان به واسطه حضور افغانستانیها، جلوگیری کنیم. روز شنبه در اصفهان، ملاقات مردمی داشتم که اهالی یکی از محلههای اصفهان آمده بودند و میگفتند که اگر حاکمیت یک مدل منطقی را درباره اتباع افغانستانی پیاده نکند، مردم مجبور میشوند که خودشان اقدام کنند که بهنظر بنده، به هیچ وجه صلاح نیست. من شاهد بودم که یک تبعه، بیش از 4بار از ایران طرد شد، اما باز به ایران بازگشت. براساس آماری که من بهدست آوردهام، عدد طرد و بازگشت اتباع در تهران به 24مرتبه و در برخی استانها به 14بار رسیده است. با توجه به اینکه مرز مشترک با افغانستان به ارتش سپرده شد و برای دیوارکشی مرز هم بودجه 3.5میلیارد دلاری در بازه 4تا 5سال پیگیری میشود، امیدواریم که این ورود کنترل شود.
کاتب: ما این لطفی که ایران به اتباع افغانستانی کرده را فراموش نمیکنیم و هیچ توقع بیجایی در جامعه افغانستانی نمیبینم. چالش مهاجران افغانستانی این است که چارت لوایحی وجود ندارد که از حقوق خودشان در کشور ایران آگاه شوند. چالش مهاجران افغانستانی فقط در ایران نیست و در ترکیه و پاکستان نیز این مشکل را دارند و چند روز پیش دفتر پناهندگان در سازمان ملل متحد اعلام کرد که ظرف 10روز، 45هزار افغانستانی از پاکستان اخراج شدند که چنین مسئلهای در ایران نیست و مماشات و رأفت بسیار زیادی با اتباع افغانستانی صورت گرفته است.
انتهای پیام